دانشگاه آزاد اسلامي – واحد نجف آباد
گزارش كارآموزي
موضوع:
اتوماسيون صنعتي (PLC)
استاد راهنما:
جناب آقای نور محمدی
نگارش:
الهام موقتیان
شماره شناسایی: 38305944
رشته تحصیلی: کامپیوتر رشته سخت افزار
تابستان 87فهرست
عنوان صحفه
مقدمه1
كنترل كننده هاي قابل برنامهريزي (PLC) ها2
برنامه نويسي (PLC) ها7
PLCهاي زيمنس11
PLC لوگو14
مقدمه:
هر سيستم كنترلي را به سه بخش اصلي ميتوان تقسيم كرد: ورودي، بخش پردازشگر و خروجي. سيگنالهاي ورودي توسط مبدلها كه كميتهاي فيزيكي را به سيگنالهاي الكترونيكي تبديل ميكنند فراهم ميشوند. يك سيستم كنترل بايد بتواند بر طريقه عملكردي يك فرآيند دخالت و تسلط داشته باشد. اين كار با استفاده المانهاي خروجي، از قبيل پمپها، موتورها، پيستونها، رلهها و … انجام ميشود.
يك طرح كنترلي به دو روش قابل اجرا است:
با استفاده از سيستمهاي كنترل غيرقابل تغيير توسط اپراتور و نيز با استفاده از كنترل كنندههاي قابل برنامهريزي.
رله يكي از قطعات مهم در بيشتر سيستمهاي كنترل مدرن است. اين قطعه يك سوئيچ الكتريكي با ظرفيت جرياني بالاست. يك سيستم رلهاي ممكن است شامل چند صديا حتي چند هزار كنتاكت باشد.
PLCها به عنوان جانشيني براي سيستمهاي منطقي رلهاي و تايمري غيرقابل تغيير توسط اپراتور طراحي شدند تا به جاي تابلوهاي كنترل متداول قديمي استفاده شوند. اين كار به وسيله برنامهريزي آنها و اجراي دستورالعملهاي منطقي ساده كه اغلب به شكل دياگرام نردباني است، صورت ميگيرد. PLCها داراي يك سري توابع دروني از قبيل: تايمرها و شمارندهها و شيفت رجيسترها ميباشند كه امكان كنترل مناسب را، حتي با استفاده از كوچكترين PLC نيز، فراهم ميآورند.
يك PLC با خواندن سيگنالهاي ورودي، كار خود را شروع كرده و سپس دستورالعملهاي منطقي (كه قبلاَ برنامهريزي شده و در حافظه جاي گرفته است) را بر روي اين سيگنالهاي ورودي اعمال ميكند و در پايان، سيگنالهاي خروجي مطلوب را براي راهاندازي تجهيزات و ماشينآلات توليد مينمايد. تجهيزات استانداردي درون PLCها تعبيه شدهاند كه به آنها اجازه ميدهد مستقيماَ و بدون نياز به واسطههاي مداري يا رلهها، به المان خروجي يا محرك (actuator) و مبدلهاي ورودي (مانند پمپها و سوپاپها) متصل شوند.
با استفاده از PLCها، اصلاح و تغيير يك سيستم كنترل بدون نياز به تغيير محل اتصالات سيمها ممكن شده است.
برخي ويژگيهاي خاص، آنها را ابزاري مناسب جهت انجام عمليات كنترل صنعتي نموده است. برخي از اين ويژگيها عبارتند از:
تجهيزات حفاظت كنندهها PLCها از نويز و شرايط نامساعد محيطي
ساختار PLCها، كه به سادگي امكان تعويض يا افزودن واحد يا واحدهايي را به PLC ميدهد. (مثلاَ واحد ورودي/ خروجي)
اتصالات استاندارد ورودي/ خروجي و نيز سطوح سيگنال استاندارد
زبان برنامهنويسي قابل درك و آسان (مانند دياگرام نردباني يا نمودار وظايف)
محدوده PLCهاي در دسترس، از PLCهاي جامع و كامل كوچك با 20 ورودي/ خروجي و 500 مرحله يا گام برنامهنويسي تا سيستمهاي مدولار با مدولهاي قابل افزايش را دربرگرفته است مدولها براي انجام وظايفي نظير:
ورودي/ خروجي آنالوگ
كنترل PID (تناسبي، انتگرالگير و مشتقگير)
ارتباطات
نمايش گرافيكي
ورودي/ خروجي اضافي
حافظههاي اضافي و … استفاده ميشوند.
كنترل كننده هاي قابل برنامهريزي (PLC)ها:
PLCها، كامپيوترهايي ساخته شده به منظور خاص هستند كه شامل سه قسمت اجرايي اصلي ميباشند: پردازشگر، ورودي/ خروجي و حافظه. سيگنالها از طريق ورودي به PLC فرستاده شده و آنگاه در حافظه، ذخيره ميشوند. سپس سيگنالهاي خروجي به منظور راهاندازي تجهيزات مورد نظر، توليد ميشوند.
در PLCهاي كوچكتر، اين عمليات توسط كارتهاي ويژهاي انجام ميگيرند كه به صورت واحدهاي بسيار فشردهاي ساخته شدهاند، در حالي كه ساختار PLCهاي بزرگتر به صورت مدولار با مدولهايي كه بر روي شيارهاي تعبيه شده بر روي دستگاه نصب ميشود، بنا گرديده است. اين امر امكان توسعه سيستم را- در صورت ضرورت- به سادگي فراهم ميآورد. در هر دوي اين موارد بوردهاي مداري ويژهاي، به سادگي تعويض يا برداشته ميشود و امكانات تعمير سيستم نيز به سادگي فراهم ميآيد.
CPU بر تمام عملياتي كه در PLC رخ ميدهد، كنترل و نظارت دارد و دستورالعملهاي برنامهريزي شده و ذخيره شده را اجرا ميكند.
تمام PLCهاي مدرن براي ذخيره برنامه از حافظههاي نيمه هادي مانند EPROM, RAM يا EEPROM استفاده ميكنند.
عملاَ از RAM براي تكميل برنامه مقدماتي و تست آن استفاده ميشود، زيرا كه امكان تغيير و اصلاح راحت برنامه را فراهم ميآورد.
پس از اين كه يك برنامه تكميل شد و مورد آزمايش قرار گرفت ميتوان آن را در PROM يا EPROM، كه اغلب ارزانتر از قطعات RAM ميباشند، بار (Load) كرد. برنامهريزي PROM معمولاَ توسط يك برنامهريز مخصوص صورت ميگيرد.
PLCهاي كوچك معمولاَ تا حدي به دليل ابعاد فيزيكي دستگاه داراي حجم حافظه محدود و ثابتي ميباشند. حجم اين حافظهها بسته به توليدكننده آنها بين 300 تا 1000 دستورالعمل متفاوت است. اين حجم حافظه ممكن است كمتر از آني به نظر آيد كه مناسب جهت امور كنترلي باشد، اما تقريباَ حدود 90 درصد عمليات مورد نياز كنترلهاي دودويي با كمتر از 1000 دستورالعمل قابل اجرا ميباشند. بنابراين فضاي حافظه لازم براي بيشتر كاربردها فراهم خواهد آمد.
PLCهاي بزرگتر از مدولهاي حافظهاي استفاده ميكنند كه بين K1 تا K64 فضاي حافظه را فراهم ميآورند. اين مدولها امكان گسترش سيستم را با افزودن كارتهاي حافظه RAM يا PROM به PLC فرام ميآورند.
معيار اوليه مشخص كننده اندازه PLCها، در قالب حجم حافظه برنامه و حداكثر تعداد ورودي و خروجيهايي كه سيستم قادر به پشتيباني از آنهاست ارائه ميشود. اما به منظور ارزيابي و محك مناسب هر PLC، بايد خصوصيات ديگري از آن، از قبيل نوع پردازشگر، زمان اجراي يك سيكل برنامه، تسهيلات زبان برنامهنويسي، توابع (از قبيل شمارنده، تايمر و …) قابليت توسعه و … را نيز در نظر بگيريم.
معمولاَ، PLCهاي كوچك و «ميني PLCها» به صورت واحدهاي قدرتمند، كارآ و فشردهاي طراحي ميشوند كه قابل جاسازي بر روي، يا كنار تجهيزات تحت كنترل باشند. آنها عمدتاَ به عنوان جايگزين سيستمهاي رلهاي غيرقابل تغيير توسط اپراتور، تايمر، شمارنده و غيره مورد استفاده قرار ميگيرند تا بخشهاي مجزا و منفرد كارخانجات يا ماشينآلات را كنترل كنند، اما ميتوان آنها براي هماهنگ كردن عملكرد چند ماشين در تلفيق با يكديگر سود جست.
PLCهاي كوچك قادر به توسعه تعداد كانالهاي ورودي و خروجي با استفاده از يك يا دو مدول ورودي/ خروجي ميباشند.
PLCهاي بزرگ براي استفاده در كارخانجات عظيم يا ماشينهاي بزرگي كه به كنترل پيوسته نيازمندند، طراحي شدهاند.
همچنين آنها به عنوان كنترل كننده ناظر آن نظارت (monitor) و كنترل كردن چندين PLC ديگر يا ساير ماشينهاي هوشمند به كار ميروند.
در PLCهاي بزرگ از:
پردازشگر 16 بيتي به عنوان پردازشگر اصلي جهت محاسبات ديجيتالي و همچنين به كارگيري متن.
پردازشگرهاي تكبيتي به عنوان پردازشگر همكار براي محاسبه سريع، ذخيرهسازي و …
پردازشگرهاي جانبي، براي انجام وظايف اضافي كه تابع زمان ميباشند مانند:
كنترل حلقه بسته PID ، كنترل موقعيت، محاسبات عددي با مميز شناور، تشخيص عيب و رصد ، ارتباطات بين ماشينهاي هوشمند براي ورودي/ خروجي توزيع شده، دياگرامهاي تقليدي از وضعيت فرآيند يا دياگرامهاي فرآيندنما ، نصبگاههاي ورودي/ خروجي با فاصله دور استفاده ميشود.
برنامه نويسي PLCها:
مهم ترين خصيصه اي كه هر زبان برنامه نويسي PLC بايستي داشته باشد سادگي درك و سهولت استفاده از آن در كارهاي كنترلي است. اين امر دلالت بر نياز به يك زبان برنامه نويسي سطح بالا دارد كه دستورات آن تا حد ممكن به توابع و عمليات خواسته شده توسط يك مهندس كنترل نزديك بوده، با اين حال جداي از پيچيدگي ها و صرف وقت لازم براي آموزش ساير زبان هاي سطح بالا باشد.
امروزه دياگرام هاي نردباني به متداول ترين روش توصيف مدارهاي منطقي رله اي تبديل شده اند.
دياگرام نردباني مشتمل بر دو خط قائم است كه نمايشگر ريل هاي توان يا خطوط توان (فاز و نول) مي باشند، به اضافه سمبل هاي مداريي كه پلكان هاي نردبان را تشكيل ميدهند.
هر چند كه علايم نردباني براي ساختن هرگونه سيستم كنترل منطقي on/off به كار مي روند اما دياگرام هاي توليد شده ميتوانند به همان پيچيدگي مدار واقعي باشند. با اين ترتيب يك جزء ضروري از هر طرح نردباني توضيح نويسي يا مستندسازي سيستم و عملكرد آن ميباشد. مستندسازي سبب ميشود كه كاربران ديگر نيز به سادگي، دياگرام را درك كنند.
متداول ترين شيوه استفاده شده براي برنامه نويسي PLCهاي كوچك، ترسيم دياگرام نردباني مربوط به مدار كنترل مورد استفاده است. سپس اين دياگرام به دستورالعملهاي يادآور كه به صورت كليدهايي بر روي پانل برنامه نويسي متصل به PLC هستند تبديل ميشوند. اين دستورالعمل ها در ظاهر شبيه به كدهاي اسمبلي مي باشند، اما به وروديها، خروجي ها و توابع درون خود PLC اعمال ميشوند.
اين دستورالعمل ها براي PLCهاي ساخته شده توسط سازندگان مختلف متفاوتند، ليك همگي از نظر عمل انجام شده در يك سيستم كنترل تا اندازه اي شبيه به يكديگر مي باشند.
تمايل كلي چنين است كه مجموعه دستورالعمل هاي PLC حتي الامكان كوتاه باشند تا مهندسين و تكنسين ها سريعا بر آنها تسلط يافته و به راحتي از آنها استفاده كنند.
هر دستورالعمل برنامه، تركيبي از دو قسمت است: يك جز يادآور يا opcode كه سبب سادگي در به خاطر آوردن دستورالعمل ميشود و يك آدرس (operand) كه عناصر ويژه در يك PLC را مشخص ميكند.
از دستورالعمل ها براي نوشتن برنامه مدارهاي منطقي كنترل كه به شكل دياگرام نردباني طراحي شده اند استفاده ميشود. اين عمل به وسيله نسبت دهي ورودي ها و خروجي ها به يك (آدرس) مناسب درPLC مورد استفاده صورت ميگيرد. محدوده هاي اعداد به كار رفته جهت تخصيص دهي به عناصر ورودي/ خروجي هاي يك PLC بين سازندگان مختلف، متفاوت است اما موارد مشتركي نيز وجود دارد.
CPU داراي يك «رجيستر شمارنده برنامه» ميباشد كه به دستورالعمل بعدي اشاره مي كند تا از حافظه خوانده يا اصطلاحا واكشي شود. Fetch يا واكشي عملياتي است كه طي آن يك دستورالعمل از حافظه خوانده شده و در يك رجيستر ذخيره ميشود.
هنگامي كه يك دستورالعمل توسط CPU دريافت ميشود در «رجيستر دستورالعمل» قرار ميگيرد تا به عمليات دروني يا ريز دستورالعمل هاي موردنياز آن دستورالعمل به خصوص، ديكود يا كدگشايي شود.
در آغاز زماني كه PLC براي شروع به كار، ست ميشود شمارنده برنامه يا program counter به آدرس 0000 اشاره خواهد كرد: يعني محل اولين فرمان، سپس CPU دستورالعمل اين آدرس را خوانده، كدگشايي كرده و سپس اجرا ميكند.
PLCهاي بزرگ داراي چند صد كانال ورودي/ خروجي مي باشند. از آنجا كه در طي اجراي برنامه، CPU تنها قادر به پردازش يك دستورالعمل در هر لحظه است، وضعيت هر ترمينال ورودي بايستي جداگانه بررسي شده تا تأثير آن در برنامه مشخص گردد.
به منظور اجراي سريع برنامه، ميتوان به هنگام رساني ورودي/ خروجي را در محل خاصي از برنامه انجام داد. در اين روش از يك ناحيه معين حافظه RAM كنترل كننده، به عنوان يك حافظه كمكي يا موقت (Buffer)، بين مدار منطقي كنترل و واحد ورودي/ خروجي استفاده ميشود. هر كانال ورودي و خروجي داراي يك خانه در اين I/O RAM ميباشد. در جريان كپي كردن ورودي/ خروجي ها، CPU همه ورودي ها را در واحد ورودي/ خروجي مرور (Scan) ميكند و وضعيت آنها را در خانه هاي I/O RAM ضبط ميكند. اين روند در ابتدا يا انتهاي هر سيكل برنامه انجام ميگيرد.
با اجراي برنامه، داده هاي ورودي ذخيره شده در I/O RAM به صورت «يك خانه در هر لحظه» خوانده ميشوند. بر روي اين داده ها عمليات منطقي مورد لزوم انجام ميگيرد و سيگنال هاي خروجي در قسمت خروجي حافظه I/O RAM ذخيره ميشوند. سپس در انتهاي هر سيكل برنامه، روتين كپي كننده I/O ، همه سيگنال هاي خروجي موجود درI/O RAM را به كانال هاي خروجي مربوطه انتقال ميدهد و طبقات خروجي متصل به واحد ورودي/ خروجي را راه اندازي ميكند. اين طبقات خروجي به صورت قفل شده يا Latch شده هستند و وضعيت خود را تا اجراي مجدد روتين كپي كننده ورودي/ خروجي حفظ ميكنند.
كپي كردن يك جاي ورودي/ خروجي به طور اتوماتيك توسط CPU به عنوان يك زيرروتين از برنامه اصلي انجام مي گيرد. (يك زير روتين يا Subroutine، برنامه اي كوچك است كه براي انجام وظيفه خاصي طراحي شده و ميتواند توسط برنامه اصلي فراخواني شود.
به واسطه سيكلي بودن برنامه «كپي ورودي/ خروجي»، وضعيت ورودي ها و خروجي ها در طي اجراي هر سيكل برنامه قابل تغيير نيست. اگر يك سيگنال ورودي پس از روتين كپي تغيير يابد، تا اجراي مرحله بعدي برنامه كپي قابل تشخيص نخواهد بود.
مدت زمان (update) همه ورودي/ خروجي ها، بستگي به تعداد كل ورودي/ خروجي هايي دارد كه بايستي كپي شود. با اين حال اين زمان نوعا كمتر از ميلي ثانيه ميباشد. زمان اجراي كل برنامه، بستگي به بزرگي برنامه كنترل دارد. هر دستورالعمل جهت اجرا بسته به نوع PLC مورد استفاده، به زماني بين 1 تا 10 ميكروثانيه نيازمند است. بنابراين يك برنامه مشتمل بر يك كيلو دستورالعمل (يا 1024 دستورالعمل)، بين 1 تا 10 ميلي ثانيه وقت ميگيرد. اما برنامه هاي PLC، اغلب كوتاه تر از 1000 و معمولاً شامل 500 يا كمتر دستورالعملند.
PLCهاي زيمنس:
شركت زيمنس تمام PLCهاي خود را زير مجموعه Simatic ميداند، يعني:
Simatic S5
Simatic S7
Simatic C7
505
LOGO
S5 خود، به مدلهاي زير تقسيم ميگردد:
90u
95u
100u
115u
135u
155u
مدلهاي 90u و 95u به صورت يكپارچه يا Compact هستند، يعني كارتهاي I/O (ورودي و خروجي)، CPU و بعضاَ منبع تغذيه كنار هم ميباشند.
مدلهاي 100u و 115u به صورت Modular هستند، يعني CPU و كارتهاي ورودي و خروجي را جداگانه داريم و آنها را بر روي قطعهاي به نام Rack قرار ميدهيم. مدلهاي 135u و 155u نيز Modular هستند ولي از نظر كاربردي، كاربرد وسيعتري دارند.
در مجموع برنامهريزي اين نوع پيالسيهاي S5 توسط نرمافزار Step5 صورت ميگرفت.
S7:
S7 200
S7 300
S7 400
S7 300F
S7 300C
S7 400H
پيالسي S7 200 توسط نرمافزار Step 7 Micro Win برنامهريزي ميشود.
مهمترين موردي كه باعث تفاوت بين S7 300, S7 200 و S7 400 ميگردد، حجم I/O ميباشد.
C7 مشابه S7 300 است با اين تفاوت كه داراي Operator Panel نيز ميباشد.
جهت برنامهريزي C7، از نرمافزار Step 7 به اضافه نرمافزار Protools استفاده ميشود.
S7 300F در سيستمهايي كه نياز به ايمني زياد دارند به كار ميروند.
S7 400H داراي دو CPU است كه يكي رزرو ديگري است و در زماني در حد ms (ميليثانيه) اين CPU خارج و CPU دوم جايگزين ميگردد.
S7 300 خود، داراي انواع مختلفي نظير 319, 315, 314, 312 و … ميباشد.
دو ويژگي مهم در step 7 عبارتند از:
توانايي پيكربندي سختافزار و شبكه توسط نرمافزار، تطابق با استاندارد IEC 1131.
استاندارد IEC 1131:
اين استاندارد خاص PLCها است. آخرين ورژن اين استاندارد 8 بخش دارد كه سه بخش عمده آن عبارتند از: سختافزار، شبكه و نرمافزار.
يكي از نسخههاي رايج اين برنامه Step7 ورژن 5 , 2 ميباشد كه تنها سه زبان LAD STL و FBD را پشتيباني ميكند.
نسخه Step 7 Professional قابليت پشتيباني هر پنج زبان را دارد.
در كنار Step 7 شركت زيمنس نرمافزارهاي جابني با نام SIMATIC ارائه نموده است.
1- Teleservice: جهت ارتباط با PLC از طريق خط تلفن
2- PLcSIM: سيمولاتور نرمافزاري جهت شبيهسازي ورودي و خروجي و خود PLC.
3- PDIAG: ابزاري جهت عيبيابي سريعتر.
4- PID Control: در واقع Loop Controller است كه به صورت نرمافزاري استفاده ميشوند.
5- WINCC: جهت مانيتورينگ صنعتي به كار گرفته ميشود.
6- DOC PRO: جهت فرام كردن نقشههاي Wiring و اسناد مربوط به پروژه ايجاد شده.
PCL لوگو
پيالسي لوگو كوچكترين پيالسي ساخت شركت زيمنس ميباشد كه با كارآيي بالا و وزن كم در صنايع و ماشينآلات بستهبندي پركنها، پله برقي و غيره كاربرد دارد. نوعي از اين پيالسي داراي صفحه نمايش بوده و توسط كليدهاي روي آن يا ac/Dc با كامپيوتر قابل برنامهريزي ميباشد ارائه ميگردد. بطور كلي در دو مدل بمنظور كاهش هزينهها و بعنوان راهحلي بهينه پيشنهاد گرديد و به دليل مديريت ساده و كاربردي بودن، پيشرفت چشمگيري در مهندسي برق و اتوماسيون صنعتي بوجود آورد. سختافزار لوگو شامل ماژول اصلي، پايه كارتهاي افزايش ماژول تغذيه و قطعات جانبي آن ميباشد.
وظيفه پردازش مركزي سيگنالها براي قطعات و در صورت نياز براي كنترلهاي ديگر را دارد. شامل تعدادي ورودي/ خروجي محلي و در بعضي از مدلها داراي صفحه نمايش محلي نيز ميباشد كه با ولتاژهاي مختلف كاري بشرح زير مورد استفاده ميگردد.
AC 240/115AC V 24DC VDC/ 24 V 12
در آخرين مدل لوگو وروديها و خروجيها ميتوانند آنالوگ يا ديجيتال باشند كه واحد پايه حداكثر 12 ورودي/ خروجي ديجيتال و دو مورد ورودي آنالوگ را پشتيباني ميكند. وروديها شامل سنسورها ميباشند كه ممكن است فشاري يا سوئيج باشند. سوئيچهاي كنترل نوري با ولتاژ و جريان مشخص ميتوانند به لوگو متصل شوند. خروجيها داراي انواع رله و ترانستوري ميباشند و ميتوانند موتورها، شيرها، لامپها و غيره باشند.
در لوگو با خروجي ترانزيستوري، خروجيها از لحاظ اتصال كوتاه و بار اضافي حفاظت شدهاند و ولتاژ تغذيه كمكي مورد نياز نيست و لوگو آنرا تأمين ميكند. ماكزيمم جريان در كليدزني در خروجيها 3،0 آمپر ميباشد، در لوگو خروجي با خروجي رلهاي خروجيها ميبايست از منبع تغذيه و وروديها ايزوله باشند، ماكزيمم جريان كليدزني بستگي به نوع بار و تعداد سيكل كليدزني دارد. براي بارهاي مقاومتي 20 آمپر و براي بارهاي سلفي 3 آمپر در AC/DC 12/24 و ماكزيمم جريان كليدزني از طريق 4 رله 20 آمپر ميباشد.
در مدلهايي كه صفحه نمايش دارند دو امكان فراهم شده: 1- قابليت نمايش وضعيت ورودي/ خروجي و تست برنامه. 2- برنامه ريزي لوگو بصورت محلي با استفاده از كليدهاي محلي لوگو. بدون صفحه نمايش نيز مزايايي دارد از جمله: 1- صرفه اقتصادي. 2- فضاي كابينت كليد زني كمتر. 3- سادگي استفاده، بعلاوه اين نوع لوگوها با مدلهاي بيسيك سازگاري دارد. در ارتباط با اين لوگو اطلاعات بايد فقط از روي پيسي يا كارت حافظه خوانده شود، (بعلت نداشتن صفحه كليد محلي) تا كنون چهار نسل از اين كنترلها وارد بازار جهاني شده است.
ماژول لوگو داراي سه گونه اصلي ميباشد:
– STANDARD داراي مدلهاي مختلف و قابليت EXPANSION را داراست (OBA3)
– LONG تعداد ورودي/ خروجيهاي آن دو برابر مدل استاندارد است و قابليت افزايش ورودي و خروجي را ندارد و با حرف L شناخته ميشوند (OBA2) و داراي مدلهاي RCL 230 RCL 24 L24 RCL 12 ميباشد.
داراي مدل AS- IENTERFACE و داراي مدلهاي قابليت اتصال به شبكه BUS- RCLB 11230 RCLB 1124 ميباشد.
و B11 شناخته ميشوند.
لوگو داراي تقسيمات ريزتري به شرح زير ميباشد:
R- نوع خروجي رلهاي، (بدون آن خروجي ترانزيستوري) ميباشد.
C- داراي ساعت همزماني داخلي.
O- فاقد صفحه نمايش.
B11 مدل BUS
L مدل LOGO
كارتهاي افزايشي الف كارتهاي ورودي/ خروجي.
كارتهاي افزايشي:
كارتهاي ورودي/ خروجي.
اين كارتها در صورت نياز به ورودي/ خروجيهاي بيشتر از آنچه بصورت مجتمع روي واحد پايه قرار دارد مورد استفاده قرار ميگيرند. توجه به اين نكته ضروريست كه ماژول پايه لوگو فقط با ماژولهايي با همان ولتاژ قابل وصل شدن و اضافه شدن است. در مدلهاي نسل سوم كه قابليت افزايش ورودي/ خروجي وجود دارد ماكزيمم 24 ورودي ديجيتال، 16 خروجي ديجيتال و 8 ورودي آنالوگ پشتيباني ميشود.
– كارت ديجيتال:
كارتهاي ديجيتال داراي 4 ورودي و 4 خروجي ميباشند.
– كارت آنالوگ:
در نسل چهارم به دو دسته تقسيم ميشود:
داراي دو ورودي ميباشد DC 12/24 AM 2PT 100, AM2 با تغذيه
– ماژولهاي ارتباطي:
KNX/EBI(INSTABUSEIB)
با ولتاژ تغذيه 24 ولت بعنوان ماژول EXPANSION به لوگو متصل ميشود.
– كارت ارتباط با شبكه AS- INTERFACE :
اين ماژول داراي 4 ورودي و 4 خروجي ميباشد و به منظور ارتباط با شبكه AS-I طراحي گرديده است.
– LOGO CONTACT:
ماژول كليدزني بارهاي مقاومتي تا 20 آمپر و موتورها تا 4 كيلووات به طور مستقيم ميباشد. نويز ناخواسته ندارد و نصب و سيمبندي ساده دارد و داراي دو مدل 24 ولت DC، و 230 ولت AC ميباشد.
– ماژول تغذيه:
داراي دو سايز 72*90*55 ميليمتر و 126*90*55 ميليمتر ميباشد. با ورودي 85-246 ولت براي كارهاي متفاوت، در توانهاي پائين مناسب است و داراي خروجي با رنجهاي زير ميباشد:
لازم به ذكر است كه اين ماژولها علاوه بر Expand شدن به لوگو در موارد ديگر نيز مورد استفاده قرار ميگيرند.
كارتهاي حافظه:
آبي: قابل خواندن و نوشتن- عدم حفظ برنامه در هنگام قطع برق
زرد: قابل خواندن و نوشتن- حفظ برنامه در هنگام قطع برق
قرمز: فقط خواندني- حفظ برنامه در هنگام قطع برق
كابل pc: به منظور اتصال ساده و مستقيم LOGO و pc جهت انتقال برنامه از LOGO به pc يا برعكس مورد استفاده قرار ميگيرد.
سيمبندي:
در هنگام سيم بندي LOGO ميبايست استاندارد زير و موارد زير رعايت شوند:
ميبايست قطر سيم مصرفي 1.5 يا 2.5 باشد.
كوتاهترين فاصله براي سيمبندي در نظر گرفته شود.
مدارات AC, high voltage با سيكلهاي كليدزني سريع و سيمهاي سيگنال low voltage از هم ايزوله شوند.
در صورت استفاده از برق سه فاز هر گروه از وروديها به يك فاز خاص متصل شوند. براي يك گروه نميتوان از دو فاز استفاده كرد.
در LOGO نياز به سيم ارت نيست.
كارتهاي آنالوگ بايد زمين شوند.
در مدلهاي 12/24 به دليل نداشتن ايزولاسيون نياز به زمين است.
براي وروديهاي آنالوگ از كابلهاي بهم تابيده شده و حتيالمقدور كوتاه استفاده شود.
از اتصال فازهاي مختلف به وروديهاي LOGO پرهيز شود.
در LOGO با ورودي آنالوگ وروديهاي 7 و 8 نبايد براي ديجيتال بكار برده شود.
15 و 16 براي وروديهاي سريع بكار ميرود. ماژولهاي افزايشي ورودي سريع ندارند.
براي اتصال منبع تغذيه بايد به مدارك موجود در قطعه براي سيمبندي توجه شود و از اتصال موازي منبع تغذيه و خروجي D.C بعلت وجود جريان معكوس پرهيز شود.
مدل 230 تغذيه مناسب براي ولتاژهاي نامي 115V AC/DC؛ 240V AC/DC ميباشد، و مدلهاي 12 و 24 ولت آن مناسب با ولتاژ 12 ولت DC و 24 ولت DC/ AC ميباشد. در تغذيه DC استفاده از فيوز براي حفاظت لازم ميباشد.
برنامهنويسي:
ماژول LOGO براساس قوانين مدارات منطقي كار ميكند و شرايط برنامهپذيري آن به وروديهاي يك برنامه بستگي دارد و برنامهريزي از دو طريق امكانپذير است:
الف- با استفاده از نرمافزار خود LSC (LOGO SOFT COMFORT) روي PC و انتقال آن از طريق كابل رابط به LOGO كه در V3.1 اين نرمافزار دو زبان برنامهنويسي FBD و LDD در دسترس ميباشد. با اجراي برنامه SETUP برنامه LSC از روي CD برنامه اجرا شده و به سادگي نصب ميگردد (روي PC).
ب- بصورت محلي و با استفاده از كليدهاي روي دستگاه (در مدلهائي كه DESPLAY هستند).
در هر دو نوع برنامهنويسي Connectorها و Blockها وجود دارند.
(Connectors) شامل همه اتصالات و حالتها در LOGO ميباشند مانند وروديها خروجيها MEMORY MARKERها و سطوح ثابت ولتاژ.
Blocks: توابعي هستند كه اطلاعات ورودي را به خروجي تبديل ميكنند و شامل توابع منطقي (basic Function) و توابع ويژه (Special funcion) ميباشند. BF شامل AND, OR, NAND و … ميباشند و SFها شامل COUNTER TIMERو … ميباشند.
وروديها:
وروديهاي ديجيتال: تنها داراي سطح صفر و يك ميباشند.
ورديهاي آنالوگ: LOGOهاي RCO, 12/34 RC, 2424/12 داراي ورودي آنالوگ ميباشند.
وروديهاي AS-I وروديهاي IA1 تا IA2 براي ارتباط از طريق باس AS-I در LOGOهائي كه اتصال AS-I را دارند مورد استفاده قرار ميگيرند.
خروجيها:
خروجيهاي LOGO از نوع ديجيتال ميباشند و QA1 تا QA4 براي ارتباط از طريق باس AS-I با مدلهائي از LOGO كه اتصال AS-I دارند مورد استفاده قرار ميگيرند.
MEMORY BIT (MARKER)ها:
با حرف M مشخص ميشوند. خروجيهاي مجازي ميباشند كه همان مقدار ورودي را در خروجي خود دارند. در LOGO هشت عدد MARKER وجود دارد.
STARTUP FLAG:
در اولين سيكل از برنامه مصرف كننده تنظيم ميشود و متوالياَ بعنوان STARTUP FLAG در برنامه مورد استفاده قرار ميگيرند. همچنين M8 ميتواند مانند ديگر MARDERها در برنامه مورد استفاده قرار گيرد.
FIXED LEVE:
با HI=1, LO=0 مشخص ميشوند.
OPEN CONINECTOR (X):
در مواردي كه نياز به سيمبندي نميباشد از اين پايه استفاده ميشود.
از مزاياي اين برنامه اين است كه ميتوان انواع مدارات را طراحي و در كامپيوتر شخصي تست كرد حتي بدون داشتن LOGO.
براي برنامهنويسي ميتوان از دو زبان برنامهنويسي كه در اين نرمافزار پس از طراحي به يكديگر تبديل ميشوند استفاده نمود.
BFها توابع خواصي ميباشند كه با منطقي خاص ورودي/ خروجي را بهم ارتباط ميدهند. پايههاي بكار رفته در اين توابع شامل ورودي 1 خروجي Q يا X ميباشند. در جايي كه نياز به سيمبندي پايه نباشد از X استفاده ميشود اين توابع شامل:
AND:
از لحاظ مداري ارتباط سريال تعدادي كنتاكت Normally open ميباشند و خروجي در صورتي يك ميشود كه كليه وروديها يك باشند.
AND WI TH RLO:
شكل سمت چپ در اين تابع خروجي در صورتي يك ميشود كه همه وروديها باشند و حداقل يك ورودي در سيكل قبلي حالت صفر داشته باشد.
NAND:
شامل اتصال موازي تعداد كنتاكت Normaly clos ميباشد و خروجي زماني يك ميشود كه همه وروديها يك باشند.
AND WI TH RLO:
خروجي ANND زماني يك ميشود كه حداقل يك وروي حالت صفر داشته باشد و همه وروديها در سيكل قبل يك باشند.
OR:
شامل اتصال موازي تعداد كنتاكت Normaly open ميباشد و خروجي زماني يك ميشود كه حداقل يكي از وروديها يك باشند.
NOR:
اتصال سريال تعدادي كنتاكت Normaly close ميباشد و خروجي زماني يك ميشود كه همه وروديها صفر باشند و با يك شدن هر يك از وروديها خروجي صفر ميشود.
XOR:
اتصال دو كنتاكت Changeover ميباشد و خروجي زماني يك است كه وروديها حالت متفاوت داشته باشند. (هر دو يك يا صفر باشند خروجي صفر است).
ضمناَ گيت NOT هر چه در ورودي باشد عكس آنرا در خروجي اعمال ميكند.
Specal function:
از لحاظ وروديها با BFها متفاوتند و شامل توابع زماني retentivity و انتخاب پارامترهاي مختلف براي Update كردن برنامه باشد.
S(set): اجازه يك كردن خروجي را ميدهد.
R (reset): بر همه وروديها تقدم دارد و خروجي را صفر ميكند.
Trg (tigger): براي شروع اجراي عمليات يك تابع استفاده ميشود.
Con (counter): شمارش پالس را انجام ميدهد.
Fre (frequency): سيگنالهاي فركانس سنجيده شده به اين ورودي داده ميشود.
Dir (direction): جهتي را كه شمار نه بايد شمارش نمايد مشخص ميكند.
En (enabel): تابع را فعال ميكند در صورت صفر بودن En وروديهاي ديگر براي بلوك در نظر گرفته ميشود.
Inv (ivert): با فعال شدن سيگنال خروجي بلوك معكوس ميشود.
Rel (reset all): همه مقادير داخلي reset ميشود.
X: در صورت در نظر گرفتن اين كانكتور براي Sf ، مقدار صفر براي آن در نظر گرفته ميشود.
وروديهاي پارامتر: بعضي از وروديها نياز به سيگنال ندارند و سيمبندي نيز نميشوند و فقط بلوك تابع را با مقادير معين پارامتر ميكنند و شاملPar (parameter), T( timer), No (number), P(priority) ميباشند.
ON DELAY TEMER: پس از اعمال فرمان به Teg تايمر شروع بكار ميكند و پس از گذشت زمان مشخص Ta كه توسط برنامهنويس و با كليك روي المان تايمر قابل تغيير است خروجي فعال ميشود و در صورتيكه ورودي Teg صفر شود، خروجي نيز صفر ميشود و در صورت قطع Power زمان سپري شده Reset ميگردد.
OFF DELAY TIMER: بلافاصله پس از اعمال فرمان به Trg ، خروجي يك ميشود و پس از گذشت زمان Ta، خروجي صفر ميگردد. اگر ورودي Trg مجدداَ صفر و يك شود، زمان Ta از ابتدا شروع ميشود ورودي Reset زمان Ta و همه خروجيها را قبل به پايان رسيدن Ta, Reset ميكند.
ON/ OFF DELAY TIMER: در اين تابع زمان تأخير (TH) براي فعال شدن خروجي و يك زمان تأخير (TH) براي غيرفعال شدن خروجي مشخص ميشود و پس از گذشت زمان TL از لبه پائين رونده ورودي، خروجي غيرفعال ميگردد.
RETENTIVE ON DELAY TIMER: پس از گذشت زمان Ta ، خروجي فعال ميشود و تا فعال شده Reset در حالت يك ميماند.
LATCHING RELAY: (فيليپ فلاپ) يك لچ رله باينري ساده ميباشد و خروجي به حالت قبل مدار بستگي دارد. با فعال شدن S خروجي فعال ميشود و تا زمانيكه R فعال نشود در همين حالت باقي ميماند.
CURRENT IMPULSE RELAY: هر مرتبه كه Trg از صفر به يك تغيير حالت ميدهد، خروجي نيز حالت خود را تغيير ميدهد. در صورت قطع Power رله Reset ميشود و در صورتي كه حالت Retentive انتخاب نشده باشد خروجي نيز صفر ميشود.
INTERVAL TIMER-DELAY- PULSE OUT PUT: با Trg شدن ورودي خروجي فوراَ يك ميشود و پس از گذشت زمان Ta ، خروجي صفر ميشود و توليد يك پالس مينمايد. در صورتي كه قبل از سپري شدن زمان تعيين شده ورودي به حالت صفر برگردد، خروجي سريعاَ صفر ميشود.
ED- TRIGGERED INTERVAL TIMER- DELAY RELAY: با يك شدن ورودي، خروجي سريعاَ يك ميشود و پس از گذشت زمان تعيين شده، خروجي صفر و توليد يك پالس مينمايد. اگر ورودي قبل از زمان تعيين شده صفر شود، زمان از نو شروع ميشود ولي خروجي روشن باقي ميماند.
SEVEN DAY TIMER SWITCH: خروجي توسط تاريخ ON/ OFF مشخص و كنترل ميگردد هر نوع تركيب براي هر روز هفته ممكن ميباشد.
TWELVE MONTH TIMER SWITCH: خروجي توسط يك زمان تعيين شده ON/ OFF ميشود.
UP/ DOWN COUNTER: پس از دريافت پالس ورودي شمارنده بسته به نوع پارامتره شدن شروع به شمارش ميكند و هنگاميكه به حد تعيين شده رسيد خروجي را فعال مينمايد. جهت شمارش توسط ورودي Dir مشخص ميشود.
OPERATING HOURS COUNTER: پس از فعال شدن شروع بكار ميكند و پس از زمان تعيين شده خروجي فعال ميشود در صورت فعال بودن Ra كار نميكند.
SYMMETRICAL CLOCK PULSE GENERATOR: با فعال شدن تابع پالس با طول زماني مشخص توليد ميشود و تا زمانيكه تابع غيرفعال نشود، اين پالسها بطور متوالي ادامه دارد.
ASYNCHRONOUS PULSE GENERUTOR: با استفاده از اين تابع ميتوان زمان LOW يا HIGH بودن پالس خروجي را تعيين كرد و با استفاده از پايه INV خروجي معكوس ميشود. دو زمان فوق پايه زماني يكساني دارند.
RANDOM GENERATOR: پس از فعال شدن ورودي يك زمان تصادفي بين صفر تا TH- تعيين شده توسط كاربر خروجي فعال خواهد بود و سپس غيرفعال ميشود.
FEROUENCY TRIGGER: فاصله بين پالسها وارد شده ضبط ميشود، اگر فركانس اين پالسها بزرگتر از آستانه OFF- ON باشند خروجي يك ميشود.
ANNALOG TRIGGER: در صورتي كه مقدار آنالوگ از پارامتر آستانه روشنائي بيشتر باشد خروجي فعال ميشود و زماني خروجي صفر ميشود كه مقدار آنالوگ از آستانه خاموشي پائينتر رود.
ANNALOG COMPRATOR: هرگاه تفاوت بين وروديها آنالوگ AY و AX از مقدار آستانه بيشتر شود خروجي فعال ميگردد.
STAIRWAY LIGHT SWITCH: پس از آمدن پالس ورودي، خروجي تا زمان مشخص شده روشن ميماند و بعد از آن غيرفعال ميشود.
DUAL FUNCTION SWITCH: با Tg شدن ورودي، خروجي فعال ميشود و تا سپري شدن زمان Ta فعال باقي ميماند و در صورت قطع ورودي زماني Reset ميشود و خروجي غيرفعال ميشود. اگر زمان Ta به Th برسد خروجي صفر ميشود و اگر ورودي فعال شود و به اندازه زمان تعيين شده TI روشن بماند خروجي بصورت پايدار فعال ميماند و با سوئيچ مجدد Trg زمان Th دوباره شروع ميشود.
MASSAGE TEXT: نمايش پيام دلخواه را در طول اجراي برنامه و با اعمال پالس بعهده دارد و با فعال شدن صفحه نمايش پيام دلخواه نمايش داده ميشود. مثلاَ با پر شدن تانك نمايش FULL TANK يا با قطع الكترو موتور MOTOR OFF و يا …
SOFTKEY: اين تابع منطقي اثر يك سوئيچ مكانيكي ميشود با فعال شدن پايه En آن.