loading...

پایان نامه های روانشناسی

 

اختلال وسواس چیست؟ وسواس فکری در واقع یک نوع اختلال عصبی شناختی زیر شاخه اختلالات اضطرابی به حساب می آید. چند نکته مهم در مورد وسواس فکری عملی وجود دارد اولین نکته این است که دارای دو بخش افکار وسواسی و رفتارهای اجبار گونه می باشد. این دوتا مورد باعث می شود که در گروه وسواس افراد رو به دو دسته تقسیم کنیم افرادی که فقط وسواس فکری دارند یعنی در واقع افکار ناخودآگاه، ناخواسته و نگران‌کننده به ذهنشان می‌آید که در آنها ایجاد اضطراب، پریشانی و یا ترس زیادی می کند و همچنین رفتارهای وسواسی که به نام اجبار شناخته می شود.

رفتارهای وسواسی معمولا زمانی رخ می دهند که فرد بخواهد اضطراب ناشی از افکار وسواسی را در خودشان متوقف کنند غالبا هیچ ارتباط منطقی بین این رفتارها و افکار وسواسی وجود ندارد گرچه می تواند گاهی به صورت منطقی یک ارتباط معناداری بین افکار وسواسی و رفتار وسواسی وجود داشته باشند.

به عنوان مثال بعضی مواقع افراد مرتب در منزل را کنترل می‌کنند تا از بسته بودن آن مطمین شوند و باز نگران می شوند که در بسته است یا خیر و مجدد آن را کنترل می کنند. گاهی افراد نگرانی زیاد در مورد تمیز بودن یا آلودگی دست های خود دارند. یکی از نشانه های افکار ناخوشایند وسواسی ایجاد درگیری ذهنی در فرد است تا جاییکه می تواند در رفتار و زندگی فرد اختلال جدی ایجاد کند.

محتوی افکار وسواسی

محتوای افکار وسواسی می تواند شک و تردید، نظافت، جنسی یا مذهبی باشند. در واقع این بیماری باعث اختلال در زندگی طبیعی افراد می‌شود و باعث میشود فرد نتواند درست کار خود را انجام دهد و گاها می تواند باعث اخراج فرد از محیط کارشان شود به این دلیل که آنها کارایی خود را از دست می دهند و دایم ذهنشان درگیر انجام و تکرار یک رفتار خاص می شود گرچه برای بعضی از افراد می تواند به عنوان یک عامل مثبت در نظر گرفته شود به عنوان مثال فردی که حسابدار است می تواند از این صفت خود استفاده کند برای اینکه دقت زیادی رو در کار خودش داشته باشد گرچه چه در شدت بالای این بیماری فرد کنترل خودش رو از دست می دهد و کارایی و عملکرد شغلی اش را از دست می دهد.

درمان وسواس فکری با mehdikhalili

روش های متعددی برای درمان وسواس فکری عملی وجود دارد. از رایج‌ترین و قدیمی ترین روش‌های درمانی وسواس، رفتار درمانی می باشد. به عنوان نمونه می توان به روش درمانی ERP یا درمان مواجه و جلوگیری از پاسخ اشاره کرد.

در این روش به بیمار یاد داده می‌شود که هنگام مواجهه با افکار وسواسی تلاش بکنه که از انجام پاسخ های رفتاری وسواس گونه خودش جلوگیری به عمل بیاره یعنی در واقع درمانگران تلاش می‌کند مراجعه بتونه خویشتنداری بکنه و از پاسخ بلا به افکار و احساسات وسواسی خودش جلوگیری کنیم و این روش می‌توان به بیمار کمک بکنه تا کنترل بیشتری بر رفتار خودش داشته باشه و طبیعتاً به مرور زمان هرچقدر کنترل و رفتار فرد بیشتر میشه شدت آن رفتار شدت اون اضطرابی که در ذهن ایجاد میکنه چند خواهد شد

پس از گذشت زمان کافی فرد کم کم در این شیوه تغییرات زیادی در رفتار خودش را احساس می کنیم و کنترل بیشتری بر افکار منفی خودش خواهد داشت گرچه این روش به تنهایی میتونه موثر باشه ولی توصیه میشه در کنارش از دارو درمانی برای کم کردن رفتارهای وسواسی و یا افکار وسواسی استفاده بشه ترکیب دارو درمانی و رفتار درمانی بالاترین میزان پاسخ به درمان رو در خودش داشته

روانشناس آنلاین در درمان وسواس، یکی دیگر از جدیدترین روش‌های درمانی برای مقابله با وسواس این هست که ما هم زمان که فرد افکار وسواسی به ذهنش میاد و می‌خواهد کار وسواسی یا کار اجباری را انجام بده ازش بخواهیم که خویشتنداری بکنیم و در قبال این خویشتنداری ما به عنوان یک پاداش بدی به عنوان مثال اگر فردی از تماشای فیلم و تلویزیون لذت میبره میتونیم از آن بخواهیم به تعداد باری که میتونه دستش رو نشو ره ۵ دقیقه تلویزیون تماشا بکنه در واقع این به نوعی کنترل درونی در فرد ایجاد میکنه و پاها داشت هایی که فرد با خودش میده باعث میشه که رفتار مثبت درون بیشتر تقویت بشه و رفتارهای منفی کمتر بشه و به مرور زمان رفتارهای وسواسی فرد کاهش محصول پیدا میکند.

علایم وسواس فکری

رایج ترین علایم وسواس فکری می تواند در افراد به این اشاره کرد که وجود فکر تصویر یا افکار مزاحم ای که مدام در ذهن آنها تکرار می‌شود به عنوان مثال این فکر که در را بسته یا خیر یا آیا بیماری سرطان دارند یا نه این گونه افکار به صورت افکار مزاحم تکرار شونده شناخته می‌شود افکار یا تصاویر باید ارتباط غیر منطقی داشته باشند به این معنا که لزوماً فکر فرد درست نیست و می تواند افکار غیرمنطقی را داشته باشد به عنوان مثال اگر که من سه بار در را لمس بکنم و به ماندن من دچار بیماری نمی شود در واقع این گونه افکار غیرمنطقی در بیماران مبتلا به وسواس را به صورت رایج دیده می شود .

 

 

پایان نامه های روانشناسی بازدید : 13 دوشنبه 29 فروردین 1401 زمان : 15:56 نظرات (0)

آنلاین و شرطی | بهترین سایت شرط بندی تخته نرد

بازی تخته نرد آنلاین – با امکان بازی با دیگران و دونفره – در این پست بازی آنلاین و مولتی پلیر تخته نرد آماده شده که شما میتوانید در این سایت بازی کنید.
قوانین و حرکت مهره ها:
ایا میشود بازیکنی تاس نریزد و از نوبت خود بگذرد ؟
خیر . هر بازیکن باید تاس بریزد و حتما مهره هایش را حرکت بدهد مگر اینکه ، حریف خانه هایش را بسته باشد و
بازیکن قادر به حرکت دادن مهره نباشد
ایا میشود بازیکنی فقط یک تاس را بازی کند ؟
اگر امکان بازی هر دو تاس باشد ، باید بازی کند ،مگر انکه هیچ راهی وجود نداشته باشد
گاهی اوقات شما ممکن است یک تاس را بازی کنید به طوری که تاس دیگر شما از بین برود
و شما بگویید من دوست ندارم تاس دیگر را بازی کنم و این حرکت من است . ولی دقت کنید
که اینطور نیست واگر شما امکان بازی داشته باشید ،باید هر دو تاس را بازی کنید
ایا میتوان ابتدا تاس کوچک را بازی کرد ؟
دقت کنید در بازی تخته نرد همیشه ابتدا باید تاس بزرگ را حرکت داد ، اما در بعضی از موارد
نیز میتوان تاس کوچک را ابتدا بازی کرد به شرطی که خودتان سود کنید ولی به حریف ضرر
نرسانید
بازی آنلاین دونفره تخته نرد
ایا میتوان در هر خانه بیش از ۵ مهره قرار داد؟
طبق قوانین بین المللی ، هر بازیکن ازاد است که هر تعداد مهره در هر خانه قرار دهد .این قانون فقط
در انگلستان فرق دارد و طی ان هر بازیکن بیش از ۵ مهره در هر خانه نمیتواند بگذارد
قانون زدن مهره ی حریف و حرکت بعد از ان
طبق قوانین مرسوم در ایران شما اجازه ندارید بعد از زدن مهره ی حریف ، مهره تان را بر روی دیگر
مهره هایتان قرار بدهید و یا به عبارتی فرار کنید. در تصویر بالا مشاهده میکنید که سفید تاس ۵ – ۲
اورده که نمیتواند مهره حریف را بزند و بالا رود ، اما در کشورهای دیگر این قانون وجود ندارد
آموزش تکنیک‌های تخته نرد با تصویر
گام اول: شروع بازی
نخستین خانه‌های بازیکنان در ابتدای چیدمان بازی با ۲ مهره در خانه ۲۴ هر بازیکن، ۵ مهره در خانه ۱۳ هر بازیکن، ۳ مهره در خانه ۸ هر بازیکن و ۵ مهره در خانه ۶ هر بازیکن پر می‌شه. که می‌توانید نحوه چیدمان تخته نرد را در تصویر شماره ۱ مشاهده کنید.
چیدن تخته نرد
تخته موجود در تصویر از چیدمان اولیه مهره‌های هر بازیکن هستش. چیدمان دیگه تخته نرد برعکس تصویری هستش که در اینجا آورده‌ایم، که تخته خانگی هر بازیکن در سمت چپ و تخته خارجی هر بازیکن در سمت راست قرار داره. تصمیم اینکه چه کسی بازی رو شروع کنه به تاسی بستگی داره که هر بازیکن می‌ریزه و بازیکنی که شماره بالاتری آورده باشه آغاز کننده هستش، سپس همین بازیکن هر دو تاس رو ریخته و با مجموع اعداد تاس نخستین حرکت مهره‌ها رو آغاز می‌کنه.
تخته نرد شرطی | تخته نرد پولی
در سایت علاوه بر اینکه شما در این سایت به بازی تخته نرد مشغول میشوید میتوانید از سایر بازی های کازینویی و پیش بینی های ورزشی هم برخوردار باشید و در هر کدام از این بازی ها سرگرم شده و به صورت شرطی بازی کنید. به صورت کلی بت دونی برای عزیان کاملا قابل اعتماد بوده و کافی است تا شما یک بار در این سایت شرط بندیه ای خود را تکمیل کنید
مارس
درصورتی‌که قبل از اینکه حریف‌تان بتواند تمام مهره‌هایش را در سمت خود جمع نماید، تمام مهره‌هایتان را از بازی خارج کنید، حریف شما مارس شده و امتیازی که بدست میاورید ۲ است. در حالیکه اگر مارس نشود، امتیازی که می‌گیرید ۱ است.
مارس سیاه یا نرد
در صورتی که شما بتوانید تمام مهره‌های خود را از بازی خارج کنید و حریف‌تان هنوز هیچ مهره‌ای را خارج نکرده باشد و حداقل یک مهره در خانهٔ خودی شما داشته باشد اصطلاحاً می‌گویند حریف مارس اکبر یا «نرد» شده و در این‌صورت به شخص برنده ۳ امتیاز تعلق می‌گیرد. معادل مارس شدن در زبان انگلیسی March و معادل مارس اکبر در زبان انگلیسی marzo Negro است.
داو دادن
داو دادن اختیاری است. هر وقت هر کدام از دو بازیکن فکر کنند که برنده هستند، می‌توانند از حریف بخواهند که باخت را بپذیرد یا امتیاز نتیجهٔ بازی دو برابر شود. قبل از آنکه بازیکنان مجبور باشند تا آخر بازی کنند و ممکن است در این بین شانس دخالت زیادی در بازی توسط بازی داشته باشد. حال آنکه با داو دادن این شانس کشته می‌شود و بازیکنی که به واسطهٔ بازی ضعیف عقب است تسلیم می‌شود.
 کیوب، cube (تاس داو) کیوب یا تاس داو به تاسی می‌گویند که برای عمل داو دادن به کار می‌رود و یک مقدار از تاسهای بازی بزرگتر است و بر روی آن شماره‌های ۲، ۴، ۸، ۱۶، ۳۲ و ۶۴ درج شده‌است​

منبع

پایان نامه های روانشناسی بازدید : 12 پنجشنبه 10 مهر 1399 زمان : 1:52 نظرات (0)

کسب درآمد از سایتای برون سپاری

قرارداد: سرویس دهی با عقد یه قرارداد زور آور حقوقی با مجازاتای مالی و حقوقی. اعمال این مورد با سرویسای داخلی نمی شه.

دسترسی به استعداد: دسترسی به یه استخر بزرگ از استعداد و یه منبع پایدار از مهارت ها، به خاص در علوم و مهندسی.

بقیه دلایل عبارتند از: بهبود کیفیت، امکان رسیدگی قانونی به ایرادات موجود در خدمت یا محصول خریداری شده، دسترسی به تخصصای موجود در بیرون از سازمان و بهبود توانایی واسه تغییر اندازه تولید، کوچیک کردن حجم شرکتها، داشتن قدرت مانور بیشتر درایجاد تغییرات تند در موارد بحران.

بدیای انجام پروژه به روش سنتی

تصور کنین که واسه انجام یه کار ترجمه یه روز صبح از خونه خود بیرون شید

و دیگه حتی امکان تحقیق کردن و اطمینان پیدا کردن

نسبت به این موسسه رو هم دارین.

اشکالات روش سنتی رو این جور بگیم:

  1. محال بودن تحقیق کافی واسه پیدا کردن یه پیمانکار مناسب
  2. محال بودن مقایسه آسون و مساوی پیمانکارها
  3. امنیت مالی پایین اگه پیمانکار به وعده هاش عمل نکنه

کیفیت کارا بالاتر رفته و هزینه ها هم کاهش چشم گیری داشتن.

  1. نبود ایجاد آلودگی و ترافیک و نبود اتلاف وقت
  2. یه پیمانکار و کیفیت کار ایشون فقط با چند کلید

سایت پونیشا 

سایت پارس کدز

پارس فریلنسر

کارویار

راهبری نوشته‌ها

پایان نامه های روانشناسی بازدید : 38 دوشنبه 23 مهر 1397 زمان : 20:57 نظرات (1)

پایان نامه ارشد : جایگاه جا و زمان در فقه و حقوق

 

 

«اصل بیستم مقرر می­داره که زن و مرد به طور برابر مورد ساپورت قانون قرار دارن. این جمله به معنی حقوق برابر داشتن یعنی برابری و مساوات نیس. چه به نظر بعضی از فقهاء و متخصصین حقوق اسلامی،  زن و مرد مسلمون از حقوق برابری برخوردار نیستن. پس می­توان بر این باور بود که نویسندگان قانون اساسی بر تساوی حقوق زن و مرد معتقد نبوده به جای «تساوی حقوق » قائل به «موازنه حقوق» بین زن و مرد هستن و بر این اعتقاداند که ضرورتی نداره که هرحقی که مرد از آن برخورداره مثل به زن هم داده شه بلکه باید درعوض هر حقی که مرد داره، حقی هم واسه زن قائل شد مثل اینکه زن نمی­تونه از هم بستر شدن با شوهرش دوری ورزد و رابطه زناشویی در هر زمان جزء حقوق شوهره و در قبال اینجور حقی که به شوهر داده شده باید ایشون نفقه همسرش رو بده و یعنی زن حق نفقه داره و با این ترتیب دو حق در برابرهم قرار می­گیرند که یکی واسه شوهر و دیگری واسه زنه و به این گونه س که تساوی برقرار می­گیرد».[۵]

ساپورت برابر از زن و مرد در برابر قانون وقتی معنی واقعی خود رو می­یابد که قوانین عادی و موضوعه، بی عدالتی­آمیز و ناعادلانه نبوده و زن و مرد رو از حقوقی مساوی برخوردار کرده باشن و وگرنه ساپورت برابر خود یه جور بی عدالتی و ظلم به حساب می­آید،  چون که بین «ساپورت برابر در برابر قانون » با «برخورداری از حقوق برابر در برابر قانون » فرق ظریف و آشکاری هست. مثلا اگه زنی به قتل برسه،  اولیاء دم چه زن و چه مرد حق شکایت از قاتل رو دارن (حق برابر) اما قصاص قاتل به شرط پرداخت نصف دیه قاتل از طرف اولیاء دمه .

 

راهبری نوشته‌ها

پایان نامه های روانشناسی بازدید : 35 دوشنبه 23 مهر 1397 زمان : 20:56 نظرات (0)

پژوهش ها نشان داده اند که باورهای خودکارآمدی بر بسیاری از جنبه های کارکرد شخصی تأثیر می گذارند. کسانیکه در مقایسه با دیگران دارای خودکارآمدی سطح بالاتری هستند، امکانات شغلی گسترده تری را مورد ملاحظه قرار می دهند و موقعیت شغلی بیشتری دارند، در مدرسه نمرات بالاتری می گیرند، هدف های شخصی عالی تری را برای خود بر می گزینند و از سلامتی جسمی و روانی بهتری برخوردارند. احساس کارآمدی بالا، سلامت شخصی، توانایی انجام تکلیف و کارها را به طرق مختلف افزایش می دهد. افرادی که به قابلیت های خود اطمینان دارند تکلیف مشکل را به عنوان چالش در نظر می گیرند.          آنها اطمینان دارند که می توانند موقعیت های تهدید آمیز را تحت کنترل خود درآورند. چنین برداشتی نسبت به قابلیت ها، تنیدگی و افسردگی را کاهش می دهد و به تکمیل تکالیف، منجر می شود. (بندورا،1994، پاجارزوشانک،2002).

از دیدگاه بندورا ناکارآمدی ادراک شده[1] نقش مهمی در افسردگی، اضطراب، استرس، روان آزردگی و دیگر حالت های عاطفی بازی می کند. ناکارآمدی ادراک شده می تواند منجر به احساسات و باورهای پوچی، اندوهگینی و اضطراب گردد. زمانی که فرد خود را در رسیدن به انتظارات با ارزش ناکارآمد بداند افسرده خواهد شد و وقتی خود را در کنارآمدن با محرک های بالقوه تهدیدآمیز ناتوان ببیند، مضطرب خواهد شد . (موریس[2]،2002).

1) از انجام دادن تکلیف دشوار پرهیز می کنند.

2) در مقابل مشکلات ایستادگی نمی کنند.

3) نسبت به اهدافی که خود انتخاب کرده اند، احساس تعهد نمی کنند.

4) در موقعیت های دشوار روی ناتوانی های خود و نتایج منفی شکست تأکید می کنند.

6) عملکردهای پایین را علامت کم استعداد خود تعبیر می کنند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند.

مطلب مرتبط :   دانلود پایان نامه ارشد: جرائم مستمرو صلاحیت محلی - صلاحیت و تشکیلات دادگاه کیفری یک در قانون آ.د.ک سال 1392

7) احساس فشارروانی می کنند و در معرض ابتلا به افسردگی قرار می گیرند.

خودکارآمدی بیشتر منجر به تلاش و استقامت بیشتر با موانع و مشکلات می شود. همچنین خودکارآمدی از طریق هدف گذاری بر انگیزش تأثیر می گذارد. در صورتی که فرد در زمینه ای خاص احساس کارآمدی بالایی داشته باشد، اهداف بالاتری را برای خود تعیین می کند، کمتر از شکست می ترسد و در صورت ناموفق بودن استراتژی های قدیمی، استراتژی های جدیدی را می یابد. اما در صورت پائین بودن احساس کارآمدی، فرد یا به طور کامل از تکلیف اجتناب می کند.

 

یا در صورت برخورد با مشکلات به سرعت صحنه را خالی می کند(بندورا،1997،1993، زیمرمن،1995، به نقل از وول فولک[4]،2001). بسیاری از نظریه هایی که در مورد انگیزش انسان وجود دارند، ادراک دانش آموزان از باور کارآمدی خویش را از عوامل مؤثر بر رفتار انگیزش و انجام تکلیف می دانند.

بنابراین زمانی که دانش آموزان خود را در کارهای تحصیلی با کفایت و خودمختار می شناسند، خود را بهتر در می یابند و خود را با اهداف و تکالیف درسی درگیر می کنند. و در نتیجه در امر آموزش موفق می شوند. به علاوه در این صورت آنها در مورد یادگیری خود از رضایت لازم برخوردار می شوند. در واقع زمانی که دانش آموزان خود را کارآمد بدانند، و تکالیف درسی را در حوزه کنترل خود قرار دهند، انگیزش درونی شان برای تکالیف تحصیلی افزایش خواهد یافت (اسپالدینگ، ترجمه نائینیان و بیابانگرد،1384).  پاجاریس (2000) اظهار داشت که باورهای خودکارآمدی، انگیزش را تقویت می کنند. او تحقیقات مربوط به خودکارآمدی را مورد بررسی قرار دارد. پاجاریس با تایید نظر بندورا(1997)، اشاره می کند که خودکارآمدی در این مورد نیست که فرد تا چه اندازه تواناست بلکه در این مورد است که فرد فکر می کند تا چه اندازه تواناست.

مطلب مرتبط :   فروش فایل پایان نامه : چالش های بیمه اجباری سازمان تامین اجتماعی و تاثیر آن بر اشتغال

دانلود پایان نامه ارشد : رابطه خودکارآمدی،اهمال کاری و اضطراب امتحان با پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان

 خودکارآمدی و اسناد بر یکدیگر تأثیر می گذارند در صورتیکه موفقیت به علل درونی یا قابل کنترل نسبت داده می شود، خودکارآمدی را تقویت می کند. اما در صورتی که موفقیت به شانس یا مداخله دیگران نسبت داده می شود، ممکن است خودکارآمدی را تقویت نکند. خودکارآمدی هم بر اسناد تأثیر می گذارد. افرادی که در مورد یک تکلیف خاص حس نیرومندی از خودکارآمدی دارند. (من در ریاضی قوی هستم) گرایش دارند به اینکه شکست خود را ناکافی بودن تلاش نسبت دهند من باید تکلیفم را دوباره چک کنم. اما افرادی که خودکارآمدی پایین دارند، شکست را به فقدان توانایی ها نسبت می دهند«من خنگ هستم» بنابراین داشتن حس خودکارآمدی قوی در مورد تکلیف خاص، موجب گرایش فرد به سمت اسنادهای قابل کنترل می شود و اسنادهای قابل کنترل هم خودکارآمدی را افزایش می دهند. بنابراین می توان نتیجه گرفت در صورتیکه یکی از دانش آموزان دیدگاهی جبری داشته باشد(توانایی را نمی توان تغییر داد) و خودکارآمدی هم پایین باشد.

انگیزش خود را در برخورد با شکست ها نسبت می دهد(که او آنها را به فقدان توانایی نسبت می دهد)، به طور کامل از دست می دهد(وول فولک[6]،2001) شواهدی وجود دارد که نشان می دهد احساس خودکارآمدی، حتی در صورتی که این احساس غیر واقع، بنیانه باشد، انگیزش را تقویت می کند. کودکان و والدینی که در مورد آینده خوشبین هستند بر این باورند که می توانند موثر باشند و انتظارات بالایی دارند، از سلامت جسمی و روانی بالاتری برخوردارند و انگیزش پیشرفت بالاتری دارند تحقیقات در مورد خودکارآمدی و پیشرفت نشان می دهد که عملکرد در مدرسه زمانی بهبود پیدا می کند که :

1) دانش آموزان اهداف کوتاه و مدت دارتری را انتخاب کنند تا قضاوت در مورد پیشرفت آسان تر باشد.

2) استراتژی های خاص مانند خلاصه کردن به دانش آموزان داده شود تا آنها را در متمرکز نمودن توجه یاری دهد.

[1] – Perceived Inefficacy

[2] – Muris

[3] – Attribution

[4] -Fulck

[5] – Griffin

[6] – Eool Fulck

[7]- Bihler& Snowan

پایان نامه های روانشناسی بازدید : 24 یکشنبه 22 مهر 1397 زمان : 2:33 نظرات (0)

 

 

 

در کنش بین ارگانیسم و محیط بر محیط تاکید دارند.

 

 

در کنش ارگانیسم و محیط ، بر ارگانیسم تاکید دارند.

 

 

 

چگونگی رشد انسان هدف رشد ماهیت فرد نظریات
برای افراد بشر هیچگونه هدف نهایی در نظر نمی گیرند و معتقدند که هر موجود زنده از طریق منطبق کردن خود با محیطی که در آن زندگی می کند و بسته به شرایط آن محیط عادتهای خاصی را کسب      می کنند. کودک به آسانی به وسیله عوامل محیطی شکل می گیرد. این عوامل ، عواملی هستند که می توانند پاداشها و تنبیه های محیطی را اعمال کنند و مدلهایی هستند که کودک می تواند از آن ها تقلید کند.
کودک بطور فعال تجربیاتی را که علاقمند به درک و کشف آنهاست ، انتخاب می کند.
از دید آنان هر مرحله، انتقال و تغییر مرحله قبل نیست بلکه مرحله جدید است که در دوره های خاصی از زندگی اتفاق می افتد.

 

در کنش بین ارگانیسم و محیط ، بر حسب این که کدام قسمت از شخصیت مورد نظر باشد ، زمانی بر ارگانیسم و گاهی بر محیط تاکید دارند.

کنترل هیجانات و انگیزه ها فرد رشد یافته باید از تضادهایی که در کودکی برای او به وجود آمده، نسبتا آزاد باشد. کودک به وسیله غرایز قدرتمند درونی هدایت می شود.

 

نظریه رشد پیاژه( 1896- 1980) یکی از معروفترین و متحول ترین نظریه های شناختی است. شاید یکی از دلایل پذیرش سریع نظریه ژان پیاژه این باشد که این نظریه در نظر همه کسانی که مدتی را با کودکان گذرانده باشند، صحیح می نماید. مشاهدات ژان پیاژه در مورد کودکان خردسال منجر به این پیشنهاد او شد که تفکر کودکان به ترتیب در چهار مرحله پدید می آید ، که سه مرحله آن در طی سالهای اولیه دوره کودکی روی می دهد. این چهار مرحله عبارتند از مرحله حسی حرکتی، مرحله پیش عملیاتی، مرحله عملیات عینی و در نهایت مرحله عملیات صوری.

پیاژه به عنوان زیست شناس تصدیق کرد که کودکان در صورتی که بخواهند زنده بمانند باید محیط خود را سازمان دهند و با تغییرات موجود در آن سازگار شوند. پیاژه این دو اصل زیست شناسی را طرحواره (عناصر سازمان یافته فکر) و فرایندهایدرونسازی و برونسازی (شیوه ای که انسانها اطلاعات جدید را پردازش می کنند یا با انطباق می یابند) نام نهاد.

 

 

 

خود را به عنوان عامل ( فاعل ) اعمال خویش باز می شناسد و شروع به فعالیت هدفمند می کند . برای مثال ریسمانی را می کشد تا شی قابل حرکتی را به حرکت درآورد.

به مفهوم پایداری شی دست می یابد ، درک می کند که اشیاء وقتی حواس را تحریک نمی کنند ، باز هم وجود دارند.

 

 

به نگهداری عدد ( 6 سالگی ) ، جرم ( 7 سالگی ) ، وزن ( 9 سالگی ) دست می یابد.

اشیاء را بر حسب چند ویژگی طبقه بندی می کند و می تواند آن ها را بر حسب بعد معینی نظیر اندازه ، طبقه بندی کند.

 

به مسایل فرضی ، آینده و جهان بینی می پردازد .

 

ویژگی ها مرحله
حسی – حرکتی (تولدتا 2 سالگی)
استفاده از زبان و بازنمایی اشیاء به صورت تصویر ذهنی و واژه را می آموزد.

 

تفکرش هنوز خود محور است ، نگریستن از دیدگاه دیگران برایش مشکل است.

اشیاء را برحسب یک ویژگی طبقه بندی می کند ، برای مثال همه قطعات چوبی قرمز را صرفنظر از شکل آن ها ، با تمام قطعات چوبی مربعی شکل را صرفنظر از رنگ آن ها در یک گروه قرار می دهد.

پیش عملیاتی(2 تا 7 سالگی)
عملیات عینی (7 تا 11 سالگی)
عملیات صوری (11 سالگی به بعد)

 

حساس ترین دوران زندگی کودک 7 سال اولیه زندگی او است. شخصیت فرد در این دوره پایه ریزی می شود. تغییر روز به روز کودک از جنبه های مختلف در این دوران کاملا محسوس است. این تغییرات در برخورد رابطه ای که او با محیط برقرار می کند خود را آشکار می سازد. خصوصیات جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی کودکان در سنین پیش از 7 سالگی به صورت خلاصه درجدول زیر آمده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

·         اهمیت دادن به تایید و تحسین بزرگترها

سن خصوصیات جسمانی خصوصیات روانی خصوصیات عاطفی خصوصیات اجتماعی
1 تا 3 سال ·         رشد جسمانی سریع      
4 و 5 سال ·         رشد منظم و آهسته

 

·         رفتار حرکتی هماهنگ بین چشمها و دست ها

·         خود مداری

 

·         کنجکاو وعلاقمند به حیوانات

·         صداقت و صمیمیت در بیان عواطف

 

·         آزادی در اظهار حالات درونی

·         تاثیر پذیری شدید از محرک های خارجی

·         قادر به تحمل درونی محیط خانه

 

 

6 و 7 سال ·         رشد منظم و آهسته

 

·         فعال و پر انرژی

·         عدم داشتن مهارت در انجام عملیات

·         کنجکاو

 

·         استقلال نسبی

·         علاقه مند به جمع آوری و نگهداری اشیاء

·         آزادی در بیان عواطف در عین تلاش برای کنترل آن ها

 

·         حساسیت نسبت به گفتار و رفتار بزرگترها

جدول2-3: ویژگیهای جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی کودکان در 7 سال اول زندگی

 

الف) در هدف های شناختی موضوعاتی مانند آگاهی، ادراک، تشخیص و استقلال مطرح می شوند.

ب) هدف های انفعالی یا عاطفی به اموری مانند احساس، هیجان و … اطلاق می شود.

ج) هدف های روانی- حرکتی با حرکات ظریف وماهرانه ای چون نقاشی،خط،رقص،نواختن آلات موسیقی سروکار پیدا می کند. نکته مهم آن است که هیچ یک از این رفتارها نم یتواند به طور کامل از دیگری جداباشد.

یادگیری کودک در هر مرحله به عوامل متعددی بستگی دارد. رشد و پرورش کودک چه از نظر جسمی، روانی و تربیتی تحت تاثیر عوامل آموزشی و محیطی بسیار است. اولین کانون اجتماعی که کودک در آن پای می گذارد خانواده است ،سپس وارد جامعه بزرگتر می شود. در این قسمت رابطه کودک با خانواده، اجتماع و آموزش پذیری بررسی می شود.

 

·        کودک و خانواده

بهترین تعریف خانواده آن است که آن را نظام پیچیده ای بنامیم که مستلزم کارکرد به هم وابسته ای در میان اعضا باشد. خانواده هم اولین و هم قدیمی ترین محل ارتباط اجتماعی کودک به شمارمی رود. در سال های اولیه تنها روابط موجود برای کودک ، رابطه او با والدینش است . کنش متقابل و رابطه عاطفی بین نوزادان و والدین، به انتظارات و واکنش های کودک در روابط اجتماعی آینده شکل می دهد. اعتقادات و ارزش ها و نگرش های فرهنگی توسط والدین پالایش می شوند و به صورتی بسیار مجسم و منتخب به کودک ارائه می شوند. شخصیت، نگرش ها، طبقه اجتماعی- اقتصادی، عقاید مذهبی و تحصیلات پدر و مادر در ارائه ارزشهای فرهنگی و معیارهای آن ها به فرزند تاثیر می گذارد.

 

·        کودک و اجتماع

گروه ها و سازمان های مشخصی در چارچوب جامعه، در پرورش اجتماعی کودک نقش عمده ای ایفا می کنند . پدر و مادر ، همسالان و معلمان مقدار زیادی از وقت خود را صرف انتقال ارزشها و همچنین هدایت و اصلاح رفتار کودکان می کنند. برخی از سازمانها مانند مدرسه، مراکز مذهبی و موسسات قانونی و حقوقی با این هدف به وجود آمده اند که علم فرهنگ و معیار های اخلاقی و اجتماعی آن را منتقل و رفتارهای ارزشمند فرهنگی را حفظ کنند. به علاوه رسانه های گروهی بخصوص تلویزیون، جریان بسیار قوی و نسبتا جدیدی هستند که می توانند افکار، خواسته ها و رفتارهای کودک در حال رشد را شکل دهند (هترنیکتون ودی پارک،1372).

 

2-4 کودک و آموزش

در مورد آموزش کودک پیش از دبستان نیز نظریات متعددی وجود دارد . مهد کودک های اولیه تا حد زیادی از عقاید اریکسون ناشی شده بود، اریکسون که ادامه دهنده راه فروید بود به نیازهای کودکان برای رسیدن به رشد اجتماعی اهمیت می داد. به عقیده او سازگاری اجتماعی و عاطفی هر فرد و کارایی او در بزرگسالی بستگی به آموزش های خردسالی در زمینه رشد اعتماد به نفس، استقلال شخصی، ابتکار و اهمیتی که فرد برای خود قائل است دارد. تاثیرات محیط ، هسته اصلی عقاید بیجود (1959) درباره رشد را تشکیل می دهد، از نظر او نتایج رفتار کودک بسیار مهم است، طبق نظر او کودکان به یاد گرفتن رفتاری تمایل دارند، که به نتایج مثبت می انجامد و از تجاربی که به شکست منتهی می شود پرهیز می کنند.

 

2-4-1 سابقه و ضرورت آموزش کودکان در خارج از ایران

اولین مؤسسات مراقبت از کودک با الگو قرار دادن یتیم‌خانه‌ها، 261 سال پیش؛ یعنی در سال 1129 شمسی (1750 میلادی) در کشور اتریش شکل گرفت. صاحبان سرمایه در اروپا که به نیروی کار ارزان احتیاج داشتند به استخدام زنان و دختران در کارگاه ها و کارخانه پرداختند؛ اما برای این کار یک مشکل اساسی وجود داشت و آن بچه های خردسالی بودند که در زمانی که مادرشان در محل کار حضور مییافت به نگهداری و آموزش احتیاج داشتند. از همین رو این مؤسسات در کنار کارگاه‌های تولیدی و در ساعات کاری زنان کارگر، به امر حمایت و نگهداری کودکان و کمتر به آموزش آنان می‌پرداخت. مؤسسات مراقبت از کودک برای خانواده‌های فقیر طراحی شده بود تا زمانی که زنان در شرایط سخت مشغول به کار هستند، کودکان آنها به دنبال بزهکاری نباشند و برای جامعه دردسر جدید درست نکنند.

با وجود نقطه نظر های مختلف در زمینه چگونگی فرآیند آموزش کودکان پیش از دبستان کل این حرکت از اوایل قرن 17 شروع شد. (دیوید ستاو) متخصص تعلیم و تربیت اسکاتلندی به بازی های کودکان بیشتر از برخوردهای مکانیکی با آن ها توجه کرده و معتقد بود که زمین بازی یک بهشت است. (فردریکفروبل) که معاصر او بود و تقریبا مبدع مفهوم (باغ کودکان) به حساب می آید نیز معتقد بود که (باغ کودکان باید نمونه کوچکی از این دنیا باشد که جنبه های مثبت و گوناگون آن را منعکس می کند).آموزش پیش از دبستان در کشور های مختلف جهان در بر گیرنده اصطلاحاتی چون(محل پرستاری از کودکان) و نیز همان باغ کودکان می باشد که عموما طیف 3 تا 5 ساله (در بعضی جاها 2تا6 ساله و در بعضی 3 تا 6 ساله) را در بر می گیرد.

دانلود پایان نامه ارشد : خانه کودک با رویکرد بازی و خلاقیت

در مهدکودک‌های جدید، آموزش در کنار بازی گنجانده شده بود که به مرور از لحاظ کیفی و کمی پیشرفته‌تر میشد؛ تشکیل اتحادیه شغلی مربیان مهدکودک، وضع قوانین مربوط به تأسیس، برنامه‌ریزی، اداره، نظارت و مراقبت‌های تربیتی، تغییر در ساختار ظاهری و فضا و مسائل آموزشی از جمله پشتیبانی هایی است که زمینه گسترش مهدکودکها را فراهم تر ساخت. موفقیت فروبل در تاسیس موسسه پیش‌دبستانی این نوع موسسات را با همان لقب “کیندرگارتن” جهانی کرد و بعد از آلمان در کل اروپا و جهان تکثیرپیدا کرد. به تدریج از سال 1299 (1920 میلادی) به بعد، مراکزمراقبتی به سمت حاشیه رانده شدند و سیاستگذاریهای کلان به سمت مهدکودکهای همراه با آموزش می رفت. در این سالها بیشتر پایتختهای جهان دارای مهدکودک بودند و برنامه ریزیها بسیار دقیقتر صورت می گرفت. تفکیک گروههای سنی، تهیه اسباب بازیهای مفید برای هر گروه، تنظیم کلاسهای ژیمناستیک و تدریس موسیقی از جمله این برنامه ها بود. به هر حال این ایده اولیه ( آموزش کودکان پیش از دبستان ) که به نیازهای محیطی تا تربیتی وابسته بود به تدریج در تعدادی جهش های معماری در قرن 20 ظهور کرد. اکنون مهد کودک های الکترونیک در کشورهای اروپایی رایج شده است که از طریق اینترنت کودک را با برنامه درخواستی والدین سرگرم میکنند و آموزشهایی به آنان می دهند.

مطلب مرتبط :   نرم افزار فروشگاهی چیست
پایان نامه های روانشناسی بازدید : 35 یکشنبه 22 مهر 1397 زمان : 2:33 نظرات (0)

 

gl/l (1154)

برنامه نوري
بيشـتر پرنده ها توليد مثل فصلي دارنـد و چرخة توليد مثلي آنها توسط تغيير در طول روز كنتـرل ميشود. نور از طريق تأثير بر هيپو تالاموس توليد هورمون محرك غدد جنسي توسط هيپوفيز را كنترل مي كند و در نهايت مسئول كنترل تخمك گذاري در مرغ و اسپرم سازي در خروس مي باشد . البته مرغ و خروس در تاريكي يا عدم تغيير محسوس در چرخة روشنايي / تاريكي روزانه نيز مي توانند توليد مثل داشته باشند . به عنوان مثال مرغ هايي كه در تاريكي مطلق نگهداري شده اند و گله هاي مادر تجاري كه در مناطق استوايي بدون نور مصنوعي پرورش مي يابند ، بالغ شده و تخمك گذاري مي نمايند . بنا براين تأثير روشنايي و برنامه نوري بر توليد مثل گله هاي مادر گوشتي مطلق نيست . متأسفانه تعدادي از مزارع دورة نوري طبيعي 12 ساعت روشنايي : 12 ساعت تاريكي ثابت دارند و تعداد اندكي از آشيانه ها به طور كامل نسبت به نور نفوذ ناپذير اند . در نتيجه براي اغلب گله هاي تجاري مي بايد برنامة نوري تنظيم گردد بطوريكه با اجراي اين برنامة نوري چرخة توليد قابل پيش بيني و سن بلوغ جنسي ، تداوم توليد تخم مرغ و باروري كنترل گردد .

الف) اصول پايه تحريك نوري

پرنده ها بدليل تأثير محرك نور بر هيپو تالاموس در مغز ، بين شب و روز تمايز قائل مي شوند . انرژي نوري به واسطه هاي عصبي تبديل مي شود كه نهايتاً اين واسطه هاي عصبي موجب ترشح كلية هورمون هاي مهم محركة غدد جنسي از هيپو فيز مي شوند .اما در واقع پرنده ها به وسيلة كل دوره روشنايي تحريك نمي‌شوند بلكه به وسيلة دو بخش مهم از اين دوره تحريك مي شوند . پرنده ها به زمان آغاز روشنايي و متعاقب آن به دورة 11 تا 13 ساعت بعد از روشنايي حساس هستند . دورة دوم ، مرحلة حساس نوري ناميده مي شود و براي ادراك بلند شدن يا كوتاه شدن طول روز توسط پرنده ضروري است . طول روز كوتاه تحريك كننده نيست در حاليكه طول روز بلند موجب آغاز و تداوم توليد و ترشح هورمون هايي مي شود كه تخمك گذاري يا اسپرم سازي را كنترل مي كنند . بنا براين اگر پرنده ها نور را در طي دورة حساس نوري كه 11 تا 13 ساعت بعد از شروع طلوع يا روشنايي رخ مي دهد دريافت كنند تخمدان يا بيضة آنها فعال مي شود . الگوي طلوع / غروب يا روشنايي / تاريكي تنظيم كنندة چرخة دروني پرنده است كه اين چرخه يك ساعت بيولوژيكي است. در شرايط تجاري مرحلة حساس نوري تحت كنترل است و زمان مرحلة حساس نوري نسبي است و بر طبق ساعت زماني معمول نيست .

اگر در مرحلة حساس نوري ، روشنايي باشد ، در اين حالت نور اثر تحريك كنندگي بر توليد مثل دارد . اگر چه روشنايي مداوم از زمان طلوع تا غروب به طور طبيعي وجود دارد اما ضروري نيست . بدنبال آغاز تحريك در زمان آغاز روشنايي ، مي توان روشنايي را به وسيلة دوره هاي خاموشي قطع كرد . اين قضيه اساس برنامه هاي متناوب نوري است كه در مرغ هاي لگهورن بالغ در آشيانه هاي بسته مورد استفاده قرار مي گيرد ، در اين روش دورة روشنايي به جاي 17 ساعت روشنايي مداوم ، شامل 17 دورة 45 دقيقه خاموشي 15 دقيقه روشنايي مي باشد . هر دو نوع برنامة نوري به يك اندازه در تداوم فعاليت تخمدان مؤثراند . اين برنامه براي مرغ هاي مادر استفاده نمي شود و شايد اين مسئله عدم فرصت كافي براي فعاليت جفتگيري باشد اما عاملي كه موجب توسعة اين نظريه مي شود صرفه جويي در مصرف خوراك و هزينة برق مي باشد . تحقيقات انجام شده با بلدرچين ژاپني نشان داد كه هورمون هاي هيپوفيز پلاسماي پرنده ها در طي 24 ساعت از آغاز تحريك نوري در طول روزهاي بلند 2 تا 3 برابر تغيير مي كند .

اگر چه بدنبال اين تحريك تا حدود 14 الي 21 روز توليد تخم مرغ يا مني صورت نگرفت اما تغيير عمده تحريك نوري بر روي نيمچة نابالغ شروع تغيير غير قابل برگشت در سيستم درون ريز پرنده بود . براي اهداف كاربردي حداقل طول روز تحريك كننده حدود 12 ساعت است و روشنايي بيش از 16 تا 17 ساعت تأثير چنداني ندارد . معمولاً اگر تحريك اوليه طولاني تر باشد تغيير در تعادل هورموني بالاتر و بيشترين همزماني بلوغ در گله را به همراه دارد .

بنابراين اگر نيمچه ها و خروس ها وزن ، شرايط و سن ايده آل داشته باشند ، تحريك اولية طولاني تر ، مطلوب تر خواهد بود . اما اگر در سن خاص ، پرنده ها وزن پائين تر از حد استاندارد يا شرايط بدني ضعيفي داشته باشند تحريك نوري بايد به تأخير بيافتد. اگر تحريك نوري اوليه بدليل انتقال پرنده ها به آشيانه هاي تخمگذاري لازم باشد ، شدت تحريك نوري اوليه بايد تا حدي كمتر باشد و تدريجاً متناسب با رشد پرنده افزايش يابد .

در حقيقت چرخة روشنايي / تاريكي تغيير در شدت نور است چرا كه تاريكي محرك هيپوتالاموس نيست . تغيير شدت نور نيز براي پرنده ها بسيار مهم است به خصوص براي نيمچه هايي كه دورة پرورش را در آشيانه هاي بسته و دورة تخمگذاري را در آشيانه هاي باز سپري مي كنند . تحت اين شرايط پرنده ها اغلب در معرض تغييرات شدت نور در طي مرحلة روشنايي و خاموشي قرار مي گيرند. نكتة قابل توجه اين است كه شدت نور در دورة روشنايي مي بايست 10 برابر بيشتر از شدت نور در دوره تاريكي باشد . معمولاً دستيابي به اين هدف در آشيانه هاي باز آسان است زيرا شدت روشنايي نور طبيعي 5 تا 10 برابر بيشتر از نور مصنوعي و شدت نور ماه نيز در حدي است كه تمايز بين خاموشي و روشنايي به سادگي صورت مي گيرد . اگر چه فرض بر اين است كه در اين آشيانه ها تفاوت شدت روشنايي و خاموشي 10 برابر است . در آشيانه ها ي بسته بندرت تاريكي مطلق حاصل مي شود ، البته اين مهم ضروري نيست ، مجدداً فرض را بر اين مي گذاريم كه شدت نور در ساعات روشنايي 10 برابر شدت نور در ساعات تاريكي است . با فرض اينكه اصل اولية يعني 10 برابر بودن شدت روشنايي نسبت به تاريكي حاصل باشد بنابر اين شدت مطلق نور تأثير اندكي بر روي توليد مثل دارد . در انتقال نيمچه هاي نابالغ از آشيانة پرورش به آشيانة تخمگذاري نبايد شدت نور كاهش يابد . اگر شدت نور در دورة توليد كمتر از 5 لوكس باشد توليد تخم مرغ كاهش مي يابد ، احتمالاً علت اين است كه در دورة تاريكي دستيابي به نور كمتر از 5 لوكس مشكل مي باشد .

با گذشت زمان مرغ هاي مادر نسبت به روشنايي سازش پيدا مي كنند و اين بدين معني است كه فعاليت سيستم آندوكرين كم مي شود و ميزان ترشح هورمون هاي محرك غدد جنسي از هيپوتالاموس كاهش مي يابد .

دليل عمدة كاهش توليد تخم مرغ با افزايش سن مرغ همين مسئله مي باشد . گزارشات حاكي از اين است كه اگر مدت روشنايي پرنده هاي مسن در سنين بالا افزايش يابد مثلاً 1 ساعت در سن 45 هفتگي به مدت روشنايي افزوده شود ، تداوم توليد آنها بهتر خواهد شد .

اكثر گله هاي مادر در آشيانه هاي باز نگهداري مي شوند بنابر اين الگوي طبيعي طول روز : شب ، ميزان و دوام توليد تخم مرغ و مني را تحت تأثير قرار مي دهد . الگوي روشنايي تاريكي دو تأثير عمده روي مرغ هاي مادر دارد تأثير اول سن بلوغ جنسي و تأثير دوم بر طول دورة تخمگذار است . توافق عمومي بر اين است كه طول روز طبيعي پرنده هاي نابالغ نبايد افزايش يابد همچنانكه بعد از بلوغ مرغ ها و خروس ها نبايد طول روز كاهش داده شود .

هدف از تدوين برنامه هاي نوري ، دستيابي به اين دو اصل پايه در آشيانه هاي بسته يا به وسيلة نور مصنوعي جهت كنترل چرخة روشنايي / تاريكي در آشيانه هاي باز مي باشد .

ب) عملكرد در شرايط نور طبيعي

الگوي طبيعي روشنايي / تاريكي بر اساس عرض جغرافيايي متغير مي باشد . در استوا دورة نوري در طول سال به طور ثابت 12 ساعت روشنايي : 12 ساعت تاريكي است و بر اساس اين نور طبيعي پايه ، برنامة نوري طراحي مي گردد . با افزايش عرض جغرافيايي در شمال يا جنوب الگوي تاريكي / روشنايي در طول سال نوسان پيدا مي كند و در عرض جغرافيايي 10 درجه ، تفاوت بلند ترين و كوتاهترين طول روز 1 ساعت است . اما در عرض جغرافيايي 20 ، 30 ، 40 درجه تفاوت ها به ترتيب در حدود 2 ، 4 و 6 ساعت مي باشد . با افزايش عرض جغرافيايي پتانسيل بر نامه هاي نوري مصنوعي جهت كنترل سن بلوغ جنسي افزايش مي يابد. به عنوان مثال مرغ هاي نيوهمشاير در عرض جغرافيايي 30 درجه ،اگر در ماه ژانويه هچ شده باشند انتظار ميرود كه در شرايط نور طبيعي نسبت به جوجه هايي كه در ماه ژوئن هچ شده اند زودتر بالغ شوند زيرا جوجه هايي كه در ماه ژوئن هچ شده اند تا زمان بلوغ جنسي با افزايش طول روز طبيعي مواجه هستند . به طور مشابه جوجه هايي كه در ماه ژوئن هچ شده اند انتظار مي رود كه با تأخير بالغ شوند . چنين تفاوت هايي در بلوغ ، مدير را براي برنامه ريزي زمان انتقال مرغ هاي مادر به آشيانة تخمگذاري و همچنين تعيين مقدار خوراك مصرفي در ارتباط با شروع بلوغ جنسي دچار مشكل زيادي مي كند . سؤالي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه آيا همة مرغ هاي مادر جداي از سن ، در زمان بلوغ بايد وزن يكساني داشته باشند يا خير ؟ پاسخ اين سؤال بلي است اما در حقيقت دستيابي به چنين وزن ثابتي براي پرنده هايي با سن بلوغ متفاوت در عمل مشكل مي باشد . از دو حالت ذكر شده در بالا ، بلوغ مرغ هاي مادر هچ شده در ژانويه بسيار مسئله ساز است زيرا بلوغ زودتر آنها موجب كوچك بودن اندازة تخم مرغ ها به ويژه در 6 تا 8 هفتة اول توليد مي شود .

لوپز و ليسون ( 1992 ) داده هايي از عملكرد 900 هزار مرغ مادر تجاري منتشر نمودند كه اين گله ها در مكزيك در عرض جغرافيايي 20 درجه نگهداري مي شدند بطوريكه هيچگونه كنترلي بر روي نور نبود و نوسان نور طبيعي 11 تا 13 ساعت بود . بعد از سن 18 هفتگي نيمچه ها به آشيانه هاي تخمگذاري انتقال داده شدند و در ابتدا 14 ساعت روشنايي در روز و بعد در سن 22 هفتگي 16 ساعت روشنايي در روز دريافت كردند .

زماني كه انتهاي دورة پرورش با افزايش طول روز منطبق مي شود بلوغ زودتر نسبت به استاندارد ديده مي شود ، حالت شديد در جوجه هاي مرغ مادر هچ شده در ماه نوامبر كه در مي ، بالغ مي شوند ديده ميشود ، اين جوجه ها بعد از سن 8 هفتگي با افزايش طول روز مواجه مي شوند ديده مي شوند . حالت ديگر در جوجه هاي مادري كه در ماه مي هچ مي شوند ديده مي شود بطوريكه قسمت اعظم دورة پرورش اين نيمچه ها با كاهش طول روز مواجه شده و در نتيجه اين نيمچه ها دير تر از زمان مورد انتظار بالغ مي شوند

سن در زمان 5 در صد توليد تخم مرغ در سر تا سر سال تا 22 روز تفاوت دارد . تأثير نسبتاً كمي بر روي اوج و تداوم توليد مشاهده مي شود كه به طور عمده بدليل دانش مديران از اثر نوسانات فصلي بر عملكرد و اجراي برنامه هاي مديريتي متفاوت براي گله هايي كه در زمستان يا تابستان هچ شده اند مي باشد . بنا براين مديران مزرعه قادر به پيش بيني تغييرات فصلي در بلوغ و كاهش يا افزايش مقتضي در ميزان رشد مي باشند ، بطوريكه زمان توليد اولين تخم مرغ منطبق بر وزن بلوغ استاندارد گردد .

با افزايش عرض جغرافيايي و پتانسيل توليد تخم مرغ سويه هاي جديد مرغ مادر اجراي اين روش هاي مديريتي بسيار مشكل مي شود در نتيجه كاهش توليد تخم مرغ مشاهده خواهد شد . آگاهي از تغييرات بلوغ و ارتباط آن با تغييرات فصلي در طول روز ( اثر عرض جغرافيايي ) مزيتي براي مدير مزرعة مرغ مادر در پرورش نيمچه ها و خروس هاي جوان مي باشد . اما بديهي است به روش مديريتي كه چنين تغييراتي را در بلوغ جنسي كاهش دهد بسيار سودمند خواهد بود . اين مهم با آشيانة بسته و يا بوسيلة ثابت نگه داشتن طول روز در طي دوره پرورش پرنده ها در آشيانه هاي باز حاصل مي شود . كنترل بلوغ در آشيانة بسته بسيار ساده است كه يكي از مزاياي اين روش مديريتي پر هزينه است .

پس از سن 3 تا 5 روزگي پرنده ها مي توانند تا زمان بلوغ به طور ثابت با 7 تا 10 ساعت نور در روز پرورش پيدا كنند و در نتيجه اثرات فصلي به كلي حذف مي شوند .

اين وضعيت در آشيانه هاي باز پيچيده تر است البته اين شرايط با برنامه هاي مديريتي قابل كنترل مي باشد و اين نظريه كه برنامه هاي نوري براي آشيانه هاي باز قابل اجرا نيست ناشي از عدم آگاهي اين مديران مي باشد .

برنامة نوري براي پرورش در آشيانه هاي باز متناسب با تغييرات فصلي در طول روز قابل تغيير مي باشد .هدف از اين برنامه ها اجراي طول روز ثابت حداقل از سن 10 تا 20 هفتگي مي باشد به طوريكه پرنده ها پيش از سن 21 هفتگي ، يعني زمان تحريك نوري در معرض افزايش طول روز قرار نگيرند .

ج) برنامه هاي نوري براي نيمچه هاي در حال رشد

به طور كلي پاسخ نيمچه ها به روشنايي تنها با نزديك شدن زمان بلوغ اين پرنده ها اهميت پيدا مي كند . تأثير عمده تغيير طول روز يا شدت روشنايي پس از 16 تا 18 هفتگي مي باشد بي ترديد برنامه هاي نوري براي پرنده هاي جوانتر تأثيري بر توسعه توليد مثل آنها ندارد .

دان و همكاران ( 1990 ) نيمچه هاي مادر گوشتي كوتوله را در زمانهاي مختلف از سن 21 روزگي تحريك نوري كردند . اين نيمچه ها جيره هاي متداول دريافت نمودند ، بدنبال تحريك نوري از سن 15 هفتگي ، افزايش در وزن تخمدان ، 14 روز پس از تحريك نوري ايجاد شد اما در نيمچه هاي جوان چنين افزايش وزني در تخمدان ديده نشد . در صورتي كه انرژي جيره با 10 درصد روغن ذرت تغيير پيدا كرد ( انرژي جيره از 2770 به 3350 كيلو كالري در كيلوگرم رسيد ) پاسخ تخمداني در نيمچه ها در سن 7 و 11 هفتگي مشاهده شد . جالب توجه است كه نيمچه هايي كه وزن آنها 500 گرم بود و در سن 7 هفتگي تحريك نوري شده و خوراك حاوي روغن ذرت مصرف نمودند نسبت به نيمچه هايي كه وزن آنها 1380 گرم و در سن 19 هفتگي تحريك نوري شده بودند سطح هورمون L H بالاتري داشتند .

اين محققين نتيجه گرفتند كه افزايش در چربي بدن و با افزايش در ليپيدهاي پلاسما ، مسير عصبي ـ هورموني را تحريك كرده و باعث مي شود كه نيمچه ها در سن پايين تر به تحريك نوري پاسخ دهند . احتمالاً وجود اسيدهاي چرب ضروري مانند لينولئيك اسيد در روغن ذرت اثر مستقيم روي آزاد شدن هورمون L H از هيپوفيز داشته باشد. تحقيق مشابه اين محققين دلالت بر اين دارد كه پرنده ها تحت برنامه محدوديت غذايي سطوح بالاتري از L H پايه را نسبت به پرنده هاي همسن كه خوراك آزاد دريافت نمودند داشتند و پيشنهاد كردند كه اين اثر عمومي علت بهبود عملكرد توليد مثل در نيمچه هايي كه محدوديت غذايي داشته اند نسبت به نيمچه هايي كه خوراك آزاد دريافت كرده بودند مي باشد .

در حاليكه به نظر ميرسد پاسخ نيمچه هاي بسيار جوان به نور تحت تأثير تركيبات بدن آنها باشد، اما مهمترين تأثير تجاري تحريك نوري نزديك كردن زمان بلوغ جنسي به زمان مورد نظر مي‌باشد .رابينسون و همكاران ( 1996 ) مشاهده كردند اگر برنامه نوري در نيمچه هاي مرغ مادر از 8 ساعت روشنايي و 16 ساعت تاريكي به 14 ساعت روشنايي و 10 ساعت تاريكي در سن 120 تا 160 روزگي تغيير كند نيمچه ها بالغ مي شوند.

پرنده هايي كه زود تحريك نوري شدند زودتر بالغ شدند هر چند كه اين رابطه خطي نيست . تحريك نوري بسيار زود هنگام ( 120 تا 130 روزگي ) تأثير زيادي بر بلوغ زود رس نداشت اگر چه تحريك در سن بالاتر (160 روزگي ) موجب تأخير در شروع توليد شد . به هر حال تحريك نوري زود هنگام (120 تا 130 روزگي ) تأثير نا مطلوبي روي توليد جوجه ها در سراسر دورة توليد داشت . ساير محققين اذعان نمودند كه تحريك نوري در 15 تا 17 هفتگي موجب كاهش اوج توليد تخم مرغ و متعاقباً در كاهش تداوم توليد پس ار اوج توليد ميشود .

درك صحيح از تأثير تحريك نوري در سنين مختلف بر روي پرنده ها غالباً به دليل تفاوت در وزن بدن پيچيده است . بين وزن بلوغ و سن در زمان بلوغ همبستگي وجود دارد ، بطور ژنتيكي سويه هاي سنگين تر ديرتر بالغ مي شوند . گر چه بيشتر نيمچه هاي سويه هاي تجارتي مرغ مادر وزن بلوغ مشابهي دارند ، اما اين مسئله ارزش كاربردي كمي دارد . اهميت كاربردي آن بيشتر در تصميم براي تحريك نوري گله هايي است كه در سن مشخص به وزن مناسب نرسيده اند . لاين و يوآن (1994) عملكرد نيمچه هايي كه در مزان تحريك نوري در سن 20 هفتگي به وزن 2 يا 8/1 كيلوگرم بودند را بررسي نمودند .

يك گروه از نيمچه ها كه داراي وزن 8/1 كيلوگرم و زير حد استاندارد بودند تا سن 22 هفتگي و رسيدن به وزن 2 كيلوگرم پرورش يافته و سپس تحريك نوري شدند.

اين داده ها مؤيد اين است كه صرفنظر از سن ، نيمچه هايي كه وزن آنها زير حد استاندارد است تا زمان رسيدن به وزن مناسب (حدود 2 كيلوگرم ) نبايد تحريك نوري شوند . اين بدين معني است كه در عمل فقط نيمچه هايي بايد تحريك نوري شوند كه به حداقل وزن و سن مناسب رسيده باشند . بدون شك بهترين نوع كنترل سن بلوغ جنسي در آشيانه هاي بسته انجام مي شود چرا كه طول روز ثابت در سرتاسر دورة پرورش اجرا مي شود . مزاياي اقتصادي براي استفاده كردن از روزهاي بسيار كوتاه فرضاً 8 ساعت روشنايي وجود دارد زيرا فعاليت پرنده ها كمتر است و نياز به خوراك كمتري براي نگهداري دارند .

اگر نيمچه ها از آشيانه هاي بسته به آشيانه هاي باز منتقل مي شوند چون مديران از استاندارد آشيانه باز تبعيت مي كنند نيمچه ها مقدار بيشتري خوراك دريافت خواهند نمود . اگر به نيمچه هايي كه در آشيانه هاي بسته پرورش پيدا مي كنند مقدار خوراك مشابه آشيانه هاي باز داده شود وزن اين نيمچه ها 5 درصد بالاتر خواهد بود زيرا نياز نگهداري آنها پايينتر است . لذا سرعت رشد بالاتر ، سبب جلو افتادن بلوغ مي شود . واضح است كه اين وضعيت توسط تعديل در مقدار خوراك مصرفي قابل تصحيح است .

د) برنامه هاي نوري براي خروس ها

اگر خروس ها و نيمچه ها با هم پرورش پيدا كنند معمولاً برنامه هاي نوري بر اساس نياز مرغ ها تنظيم خواهد شد . اما اگر جنسها جدا از هم پرورش پيدا كنند برنامه نوري مجزايي براي خروس ها اجرا مي شود . به نظر مي رسد زماني كه خروس ها تحت 6 تا 8 ساعت روشنايي در روز پرورش يابند به عنوان خروس گله مادر عملكرد بهتري خواهند داشت . با دوره هاي نوري ثابت و بلند تر ، بلوغ تدريجاً به تأخير مي افتد به اندازه بيضه ها كاهش مي يابد . اگر از دوره هاي نوري بلند مدت (16 تا 20 ساعت ) در دوره پرورش استفاده شود متعاقباً توليد اسپرم به صورت خطي كاهش مي يابد . با استفاده از برنامه ها نوري مشابه ، معمولاً خروس ها نسبت به مرغ ها زودتر بالغ مي شوند . در شرايط تجاري خروسها قبل از مرغ ها تحريك نوري مي شوند زيرا اغلب به منظور عادت كردن خروس ها به سيستم دان خوري خروس 7 تا 10 روز زودتر از مرغ ها به آشيانة تخمگذاري منتقل مي شوند .

در شرايطي كه از تلقيح مصنوعي استفاده مي شود مرغ ها و خروس ها در جايگاههاي جدا از هم نگهداري مي شوند . بنابر اين 10 تا 12 ساعت روشنايي براي توليد مني خروس ها كافي است .

اگر خروس ها بعد از بلوغ بصورت گله هاي تمام خروس نگهداري شوند ، مدت روشنايي لازم بين 8 تا 10 ساعت كفايت مي كند . همچنين مي توان از نور آبي براي گله هاي تمام خروس كه بعنوان خروس جوان براي اضافه كردن به ساير گله ها نگهداري مي شوند استفاده نمود چون نور آبي اثر آرام بخش دارد و در غير اينصورت خروس ها نا آرام هستند .

2-برنامه هاي نوري كاربردي

به دلايلي كه تاكنون به خوبي مشخص نشده است به نظر مي رسد كه مرغ مادر زماني بهترين عملكرد را دارد كه به سن و وزن معين و يا شرايط لازم قبل از تحريك نوري رسيده باشد . بعنوان يك اصل كلي در پرورش مرغ مادر گوشتي رسيدن به وزن 1/2 كيلوگرم در سن 20 هفتگي قبل از تحريك نوري ضروري مي باشد . اين بدين معني است كه اگر متوسط وزن گله در سن 19 هفتگي 3/2 كيلوگرم باشد اين گله نبايد تحريك نوري شود همچنين اگر وزن گله در سن 20 هفتگي 2 كيلوگرم باشد ، بايد تحريك به تعويق بيفتد . تحريك نوري زود هنگام بدون توجه به سن و وزن منجر به توليد تخم مرغ هاي كوچك و تداوم توليد ضعيف بعد از اوج توليد مي شود .

بنابر اين مي توان گفت كه نيمچه ها بايد حداقل به سن 20 هفتگي رسيده سپس تحريك نوري شوند اما در اين سن مي بايست وزن آنها حداقل 1/2 كيلوگرم باشد . اگر وزن و شرايط پرنده مناسب نباشد اثر تحريك نوري كاهش خواهد يافت . بعنوان مثال افزايش نور به ميزان 2 ساعت در سن 19 هفتگي براي پرنده هايي كه متوسط وزن آنها 9/1 كيلوگرم است تأثير اندكي بر روي بلوغ جنسي آنها خواهد داشت . بلوغ جنسي اين نيمچه ها در نتيجه افزايش جزئي نور طبيعي يا مصنوعي كه پس از آن در آشيانة تخمگذاري صورت مي گيرد ايجاد مي شود . همانطوريكه قبلاً ذكر شد اين افزايش جزئي اثر بسيار كمي در همزمان كردن شروع توليد تخم مرغ دارد . اين قضيه به ويژه براي مرغ هاي با سرعت رشد بالا كه معمولاً نياز بيشتري براي حداكثر شدن اندازه تخم مرغ هاي اوليه ، وزن جوجه و متعاقب آن گوشت توليدي دارند حائز اهميت است.

كنترل برنا مه هاي نوري در آشيا نه هاي بسته بسيار آسان است زيرا مدير مزرعة كنترل كاملي بر مدت روشنايي دارد. نيمچه ها و جوجه خروس ها با نور دائم براي 2 تا 3 روز اول پرورش مي يابند و سپس طول روز به 8 تا 12 ساعت كاهش يافته و تا سن 20 هفتگي ثابت باقي مي ماند .

طول روشنايي كوتاهتر موجب صرفه جويي بيشتر در هزينه خوراك ميشود كه دليل اين امر فعاليت كمتر و گذراندن مدت زمان بيشتري در تاريكي مي باشد . اما بايد بر اين نكته تأكيد كرد كه هزينة احداث آشيانة بسته با اين صرفه جويي در هزينة خوراك جبران نمي شود . مهمترين مزيت اقتصادي آشيانه هاي بسته كنترل بلوغ جنسي و تداوم بيشتر عملكرد گلة مادر مي باشد. مزيت ديگر اين آشيانه ها ايجاد طول روز كوتاه و ايجاد زمينه اي براي تحريك نوري قوي تر در زمان بلوغ مي باشد . از طرف ديگر يكي از معايب طول روز كوتاه از 8 تا 10 ساعت افزايش احتمال نفوذ نور از طريق هوا كش ها است . اگر نفوذ نور با شدت زياد باشد بسته به فصل به مدت زمان دورة روشنايي افزوده و يا از آن كاسته مي شود . نفوذ نور به آشيانه هاي بسته از مزاياي اين آشيانه ها مي كاهد . اگر تفاوت شدت نور ورودي بيشتر يا مساوي 10 برابر شدت تاريكي آشيانه باشد ميتواند باعث بروز مشكلاتي شود. بطوريكه قبلاً تشريح شد پرنده ها در برنامه هاي نوري مختلف به تغييرات شدت نور به ميزان 10 برابر حساس هستند و پرنده به طور مؤثر در معرض 3 مرحلة نوري مختلف تحت عنوان تاريكي ، روشنايي و نيمه تاريكي كه در نتيجة نفوذ نور ايجاد مي شود قرار مي گيرد . اين 3 مرحلة مختلف تاريكي – روشنايي باعث ايجاد اختلال در روند تخمك گذاري طبيعي مي شوند .در آشيانه هاي بسته تاريكي مطلق (100%) وجود ندارد . دستيابي به چنين كنترلي هزينة بالايي داشته و بر روش تهويه نيز تأثير ميگذارد . اگر در شرايط نيمه تاريكي شدت نور موجود ، بيشتر از 10 برابر شدت تاريكي پس از غروب در شب بدون نور ماه نباشد قابل قبول است.

در آشيانه هاي باز كنترل زمان بلوغ جنسي كمي مشكل تر است اما با نصب ساعت خودكار كنترل كنندة روشنايي – خاموشي تا حدي اين امر امكان پذير است . به منظور حذف اثر افزايش يا كاهش طول روز در دورة مي بايست با توجه به الگوي طول روز طبيبعي از نور مصنوعي استفاده كرد .

به منظور همزمان كردن بلوغ جنسي بهتر است كه طول دورة روشنايي حد اقل يك ساعت و ترجيحاً 2 ساعت يا بيشتر در زمان تحريك نوري افزايش يابد . اگر پرنده ها در آشيانه هاي بسته پرورش مي يابند آغاز تحريك نوري ، بسته به مدت زمان روشنايي در دورة پرورش مي تواند با 3 يا 4 ساعت افزايش روشنايي همراه باشد. براي پرنده هايي كه در آشيانه هاي باز پرورش مي يابند مدت زمان روشنايي در زمان بلوغ تحت تأثير فصل سال مي باشد . براي نيمچه ها و خروس ها ي كه تحت شرايط طبيعي افزايش طول روز قرار دارند ( به عنوان مثال جوجه هايي كه در نيمكرة شمالي و در زمستان هچ شده اند ) مي بايست با استفاده از نور مازاد اثر افزايش طول روز طبيعي را خنثي نمود. در اين صورت به دليل اينكه در دورة پرورش از طول روشنايي نسبتاً بلند استفاده مي شود امكان افزايش زياد مدت روشنايي در زمان تحريك نوري وجود ندارد . براي حفظ روند بلوغ لازم است كه به دنبال اولين تحريك نوري هر هفته يا هر دو هفته يك بار ساعات روشنايي افزايش يابد . بنابراين حد اكثر دورة روشنايي تا حدود زيادي تحت تأثير مدت روشنايي در دورة پرورش است . اگر دورة پرورش در آشيانة باز سپري شود و تا زمان بلوغ از طول روشنايي بلند استفاده شود در آشيانة تخمگذاري به منظور تحريك مناسب مي بايست 16 الي 17 ساعت روشنايي تأمين شود . اما پرنده هايي كه دورة پرورش را در آشيانه هاي بسته با طول مدت روشنايي كوتاهتر طي نموده اند حد اكثر 14 تا 15 ساعت روشنايي در آشيانة تخمگذار با سيستم بسته كفايت ميكند . اگر طول مدت روشنايي كوتاهتر باشد واضح است كه در هزينة برق صرفه جويي مي شود و مشخص شده است كه با 14 الي 15 ساعت روشنايي نسبت به 16 الي 17 ساعت روشنايي تداوم توليد بهتر خواهد بود . از اين رو بسياري از مديران طول دورة روشنايي را محدود مي كنند زيرا افزايش طول دورة روشنايي به مدت يك ساعت پس از اوج توليد در جلوگيري از كاهش توليد در اثر بيماري با مسائل مديريتي ( يا پرنده هايي كه دچار سازش نوري شده اند كه در پايان بخش 1-1 شرح داده شد ) مفيد است .

اگر خروس ها به همراه مرغ ها پرورش يابند برنامة نوري آنها معمولاً به وسيلة زمان بلوغ و شرايط نيمچه ها تنظيم مي شود . اگر خروس و مرغ به صورت مجزا پرورش يابند تحريك نوري همزمان خروس ها و مرغ ها بسيار حائز اهميت است زيرا هر دو جنس در زمان يكساني بالغ و آشيانة تخمگذاري مخلوط مي شوند .

خروس ها سريعتر از مرغ ها بالغ مي شوند كه اغلب موجب افزايش خصوصيت تهاجمي آنها مي شود ، در شرايط برعكس خروس ها از لحاظ رواني عقيم شده كه در نتيجه موجب كاهش مدت زمان باروري آنها ميشود . طول دورة روشنايي تأثير اندكي بر اندازة تخم مرغ ، باروري يا جوجه در آوري دارد . اما سن در زمان تحريك نوري بر اندازة تخم مرغ تأثير گذار است زيرا تحريك نوري زود هنگام اندازة تخم مرغ را در طول دورة توليد كاهش مي دهد . از طرف ديگر تأخير در تحريك نوري معمولاً موجب افزايش اندازة تخم مرغ در طول دورة توليد مي شود .

پرورش دهندگان مي توانند با اعمال نور با شدت كمتر از 10 لوكس به خوبي مرحلة تاريكي را كنترل كنند . اغلب پرورش دهندگان نور بالاتري كه معمولاً حدود 200 تا 400 لوكس مي باشد در آشيانه هاي پرورش تأمين مي كنند در حاليكه براي پرنده هايي كه در آشيانه هاي تخمگذاري باز پرورش مي يابند شدت نور 800 تا 1200 لوكس است . يكي از مهمترين مسائل قابل توجه در زمان انتقال پرنده ها به آشيانه هاي تخمگذاري عدم كاهش شدت نور مي باشد . اين عمل گاهاً زماني كه نيهچه ها از آشيانه هاي باز به آشيانه هاي تخمگذاري بسته انتقال مي يابند اتفاق مي افتد . اگر نيمچه ها با كاهش شدت نور به ميزان 10 برابر مواجه شوند بلوغ جنسي آنها به تأخيز افتاده و غالباً بيش از حد چاق مي شوند .

با وجود اينكه برنامة نوري خوب بخـشي انحصاري و مهمترين راهكار مديريتي است اما عملكرد پائين پرورش دهندگان غالباً به علت طراحي غلط يا اجراي غلط برنامة نوري مي باشد . مرغ مادر به دامنه اي از برنامه هاي نوري كه به خوبي طراحي شده باشد پاسخ مي دهد اما برنامه هاي نوري غير طبيعي يا ناقص تأثير منفي بر عملكرد آنها مي گذارد .

در تشريح برنامه هاي نوري براي مرغ هاي مادر مجموعه ساعات در چرخة روشنايي / تاريكي ، 24 ساعت فرض مي شود .در آشيانه هاي بسته امكان استفاده از برنامه هاي همزمامن كه مجموعه روشنايي / تاريكي كمتر يا بيشتر از 24 ساعت مي شود وجود دارد . به عنوان مثال چرخة 14 ساعت روشنايي : 14 ساعت تاريكي يك چرخة همزمان است بنا براين روزهاي 28 ساعته ايجاد شده كه در يك هفته 6 مرتبه تكرار مي شوند . مزاياي اين چرخه بهبود كيفيت پوسته، بهبود بازده غذايي و افزايش اندازة تخم مرغ مي باشد و معمولاً چنين برنامه هايي براي گله هاي تخمگذار تجارتي استفاده مي شوند .

بهبود كيفيت پوسته براي مرغ هاي مادر مسن يك مزيت مي باشد ، گر چه در اين سن افزايش اندازة تخم مرغ مطلوب نمي باشد . تحقيقات اندكي در زمينة استفاده از چرخه هاي اهمرال براي مرغ هاي مادر صورت گرفته است گر چه مشخص شده است كه اين برنامه موجب بهبود باروري مي شود . شان وي ( 1993 ) بيان كرد كه با چرخه هاي 28 ساعته اهمرال باروري 2 تا 5 در صد و جوجه در آوري از تخم مرغ هاي بارور 5 تا 6 در صد بهبود مي يابد .بهبود باروري بر پاية طولاني شدن دورة كلاچ و پائين بودن باروري اولين تخم مرغ هر كلاچ قابل توجيه است .

بهبود جوجه در آوري تخم مرغ هاي بارور با افزايش مدت زمان سپري شده در داخل مجراي تخمدان به مدت 4 ساعت ( پوستة قوي تر تخم مرغ ) و در نتيجه رشد ابتدايي جنين كه موجب افزايش قابليت بقاي آن در زمان انبار كردن و حمل و نقل مي شود قابل توجيه است . متأسفانه برنامه هاي نوري اهمرال مطابق با برنامة زماني مديريت نيست زيرا برنامه هاي كاري روزانه با ساعت نوري گله همزمان نمي شود .

مشكلات عملي استفاده از برنامه هاي نوري اهمرال بعضاً با مكانيزه كردن سيستم خوراك دهي و جمع آوري تخم مرغ كاهش مي يابند ، با اين وجود ساعتهاي غير معمول به نيروي كار تحميل مي شود . پيشنهاد شده است كه جهت رفع مشكل اخير به جاي استفاده از چرخة اهمرال روشنايي : تاريكي از چرخه هاي اهمرال روشنايي : نيمه تاريكي استفاده شود تا كارگرها در دورة نيمه تاريكي وظايف خود را انجام دهند . تحت چنين شرايطي به نظر مي رسد كه استفاده از شدت نوري حد اقل 1 : 30 مرحلة نيمه تاريكي : روشنايي ضروري مي باشد .

3- واكنش هاي نوري

تأثيرتغييرات فصلي در توليد تخم طيور به خوبي شناخته شده اند . طول روز و تغييراتي كه در طول روز ايجاد مي شود توسط طيور به عنوان يك عامل اصلي كه باعث همزمان شدن الگوهاي جفتگيري فصلي آنها مي شود ، مورد استفاده قرار مي گيرند . افزايش طول روز باعث تحريك توليد تخم در طيور مي شود .

وقتي طول روز كمتر از طول روز حياتي يا بحراني آن گونه ها باشد غلظت L H پلاسماي آنها كم مي شود .

بنابراين اگر طول روز كمتر از اين حد باشد توليد تخم متوقف مي شود يا شروع نمي شود . افزايش طول روز به بالاتر از طول روز بحراني باعث تحريك آزاد شدن بيشتر LH مي شود ، بنا براين تخمگذاري هم تحريك مي شود . تا جايي كه ، به نقطه اي مي رسد كه هر گونه افزايش بيشتر در طول روز باعث افزايش بيشتر غلظت L H پلاسما نخواهد شد . به اين نقطه طول روز اشباع مي گويند . پرنده فقط وقتي به تغييرات طول روز واكنش نشان مي دهد كه طول روز از حد بحراني بيشتر و طول روز اشباع كمتر باشد . به اين دامنه حد واسط ، طول روزهاي حاشيه اي مي گويند .

طول روز هاي بحراني و اشباع براي طيور اهلي به ترتيب 10 ساعت و 14 ساعت مي باشد . وقتي براي مدت طولاني در معرض روزهاي بلند قرار گيرند ، طول روزهاي بحراني و اشباع به حد بالاتري جا به جا مي شود كه به آن مقاومت نسبي به نور مي گويند . بوقلمونها از اين لحاظ متفاوت هستند . طول روزهاي حياتي و اشباع براي آنها ثابت است كه به آن مقاومت مطلق به نور مي گويند.

درك تأثيرات مقاومت به نور براي مديريت گله هاي طيور تخمگذار صنعتي ، بسيار مهم است .

برنامه هاي صحيص روشنايي ، براي به حداكثر رساندن تعداد تخمهاي قابل فروش توليد شده را توسط يك گله ، ضروري مي باشند . برنامه روشنايي به اين كه گونه مقاومت نسبي يا مطلق به نور داشته باشد ، بستگي دارد . طول روز را مي توان به وسيله سالنهاي پرورش طيور ضد نور ( بسته ) يا به وسيله تكميل نور طبيعي روز را كنترل نمود .

4- مقاومت مطلق به نور

بوقلمونهاي نا بالغ اگر به طول روز بحراني خود نرسند هرگز به بلوغ جنسي كامل نخواهند رسيد . بنابراين توليد كنندگان بوقلمون مي توانند طول روز را كوتاه نگه دارند تا آنها به سني برسند كه تخم هايشان براي جوجه كشي موفق به حد كافي بزرگ باشد .

گله هاي توليدي بوقلمون ، با افزايش ناگهاني طول روز تا حد طول روز اشباع آنها ، مي توانند يه سرعت شروع به توليد نمايند . توليد تخم حدود 10 روز بعد شروع خواهد شد . 14 ساعت روشنايي در هر روز يك طول روز مناسب است، افزايش طول روز بيش از اين سودي نخواهد داشت چون طول روز اشباع ثابت است .

5- مقاومت نسبي به نور

مرغان اهلي نمونه اي از گونه هايي با مقاومت نسبي به نور هستند . طيور نا بالغ ، حتي اگر در طول روزهاي كوتاه هم نگهداري شوند ، بالاخره به بلوغ جنسي خواهند رسيد . گله هاي نا بالغ را نمي توانند به وسيله نور در حد بدون توليد نگه داشت . معمولاً يك محدوديت غذايي طولاني مدت به همراه طول روز كوتاه ، بلوغ جنسي را به تأخير مي اندارد . جوجه هايي كه تحت طول روزهاي بحراني يا حاشيه اي پرورش مي يابند ، اگر طول روز براي آنها افزايش يابد ، به بلوغ جنسي مي رسند . به محض اينكه توليد تخم آغاز شود طول روزهاي اشباع شروع به زياد شدن ميكند . بلند ترين طول روز اشباع بعد از اينكه براي مدت طولاني در معرض روزهاي بلند قرار گيرند ، 17 ساعت روشنايي در روز است . يك افزايش مداوم در طول روز در بالاي نقطه طول روز اشباع اوليه سطوح L H پلاسما را در حد بالا يي نگه مي دارد و بيشترين تعداد تخم در يك دوره تخمگذاري به دست مي آيد . سويه تخمگذار مرغان اهلي اغلب بر اساس روزهاي ثابت حدود 8 ساعت روشنايي در هر روز پرورش مي يابند . وقتي كه مرغها به سن مناسب براي توليد تخم رسيدند طول روزها بيشتر مي شوند . سپس طول روز را در هفته بين 5/0 تا 1 ساعت در روز افزايش مي دهند . وقتي كه طول روز به 17 ساعت برسد اين افزايش متوقف مي شود .

6- بر نامه هاي روشنايي

الف- برنامه هاي ساده روشنايي – تاريكي

اگر طيور در سالن هايي كنترل شده نگهداري مي شوند ، پس بايد روشنايي مصنوعي براي آنها مهيا شود . يك دورة جداگانه روشنايي و تاريكي در هر 24 ساعت ساده ترين برنامه روشنايي مي باشد و اغلب برنامه هاي روشنايي عملي بر اساس اين سيستم پايه گذاري شده است . گونه هايي از طيور كه داراي مقاومت نسبي به نور مي باشند مانند مرغان اهلي ، از افزايش اندك دورة روشنايي در طي دوره تخم گذاريشان استفاده مي كنند . در يك برنامه روشنايي مؤثر بايد روشنايي ايجاد شده در دوره پرورش با روشنايي دوره تخمگذاري پيوسته باشد . اغلب طيور ، تحت طول روزهاي ثابت و نسبتاً كوتاهي پرورش مي يابند براي مثال 8 ساعت در هر روز و بعد به محض اينكه به موقعيت تخمگذاري برسند افزايش هفتگي در طول روز ايجاد مي شود . افزايش اندك هفتگي در طول روز ادامه مي يابد تا در طي قسمت بزرگي از دوره تخمگذاري به حداكثر 17 ساعت در روز برسد.

براي طيوري كه در سيستمهاي باز نگهداري مي شوند در مواقعي از سال كه طول روز كاهش مي يابد ، روشنايي تكميلي در شب براي آنها فراهم مي شود .

ب) برنامه هاي روشنايي متناوب

در برنامه هاي روشنايي ، گله هايي كه در سالنهايي با نور كنترل شده نگهداري مي شوند ، مي توان تغييرات اساسي ايجاد نمود . دوره هاي روشنايي متناوب با داشتن روشنايي كمتر ، مصرف برق را كاهش مي دهند و مهمتر اينكه مي توانند راندمان مصرف خوراك گله را بهبود بخشد . دو نوع از دوره هاي متناوب مورد استفاده مي باشند .

ج) برنامه هاي روشنايي متناوب با طول روز 24 ساعته

طيور از زمان اولين روشنايي ايجاد شده تا شروع طولاني ترين دوره تاريكي را يك طول دورة روشنايي تعبير مي كنند . سپس براي طيوري كه دوره روشنايي را دريافت نموده اند مي توان دوره هاي تاريكي را افزايش داد ، بدون اينكه اثر دورة روشنايي آن را تحت تأثير قرار دهند .

انواع اين دوره ها همان روند چرخشي را كه در يك برنامه روشنايي متداول مورد انتظار است در پرنده حفظ مي نمايند . فعاليت هاي تخمگذاري هم بسيار مشابه مي باشند ، فعاليت پرنده در طي دوره هاي تاريكي كه در دورة روشنايي دريافتي توسط پرنده ايجاد مي شود ، كاهش مي يابد . اين دوره هاي غير فعال انرژي مورد نياز پرنده را به مقدار كمي كاهش مي دهند ، بنابراين راندمان مصرف خوراك بهبود مي يابد . دوم ، كاهش زمان براي فعاليت تغذيه اي ممكن است مصرف خوراك روزانه طيور را كاهش دهد . طيوري كه اين برنامه هاي روشنايي را دريافت مي كنند اغلب چربي بدن كمي دارند . يك كاهش 15 در صدي در مرگ مير كل دوره تخمگذاري طيوري كه اين دوره هاي متناوب را دريافت نموده اند در مقايسه با دوره هاي متداول مشخص است . ممكن است ، كاهش تركيب چربي بدن يك عامل اصلي در بهبود بقاي طيور باشد .

د) دوره هاي متناوب با تكرار هاي كوتاه

استفاده از روش روشنايي و تاريكي كه هر 4 ، 6 ، 8 ساعت تكرار مي شود ، نيز براي مرغان اهلي تخمگذار موفقيت آميز هستند . براي مثال يك دوره 6 ساعته مبين حدود 5/1 ساعت روشنايي و 5/4 ساعت تاريكي است . 4 دورة 6 ساعته هر 24 ساعت را كامل خواهد كرد . اين نوع دوره هاي متناوب هم برق را كم كرده و هم بهبود اندكي در راندمان مصرف خوراك ايجاد مي كنند . با اين دوره هاي روشنايي ممكن است وزن تخمها افزايش يابد ، گرچه توليد تخم كلي گله تقريباً بدون تغيير باقي مي ماند .

7- دوره روشنايي نا منظم

دوره هاي روشنايي ـ تاريكي كه بيشتر از يك روز طبيعي 24 ساعته طول نكشد را دوره هاي روشنايي نا منظم مي گويند . طيوري كه اين نوع از دوره هاي روشنايي را در مدت زمان 30-21 ساعته دريافت مي كنند ، الگوهاي تخمگذاري خود را با اين دوره ها همزمان مي كنند . گله هايي كه وارد اين سيستم ميشوند وقتي تخمگذاري در آنها شروع مي شود در فاصله زمان ذكر شده به حد اكثر توليد خود مي رسد . اكثر تخمها در يك دورة باز 8 ساعته گذاشته مي شوند . گله هاي طيور كه دوره هاي روشنايي نا منظم را خارج از 30-21 ساعت دريافت ميكنند جزو اين گروه قرار نمي گيرند و الگوهاي تخمگذاري آنها مانند طيوري است كه نور مداوم دريافت مي نمايند . طيوري كه دوره هاي روشنايي نامنظم كمتر از 24 ساعت دريافت مي كنند ، داراي يك تسلسل كوتاه در تخمگذاري بوده تا قبل از اينكه به پايان دورة باز خود برسند ، مستلزم يك روز توقف در تخمگذاري هستند . تعداد زياد روز هاي توقف باعث كاهش تعداد تخم توليدي خواهد شد . دوره هاي روشنايي نا منظم طولاني ، در سيستمهاي عملي پرورش طيور داراي پيشرفت بيشتري بوده است . 6 دوره 24 ساعته دقيقاً دريك هفته جاي مي گيرد ، بنابراين به راحتي مي توان آن را با تنظيم نمود .

تقريباً همه طيور داخل يك گله از مرغان اهلي جوان مي توانند در كمتر از 28 ساعت تخم بسازند . وقتي اين طيور يك دوره روشنايي 28 ساعته را دريافت مي كنند ، آنها در اين دوره روشنايي يك تخم مي گذارند و روزهاي توقف هم نخواهند داشت .

اين طيور 6 تخم در هفته توليد مي نمايند ، زيرا آنها فقط 6 دوره روشنايي 28 ساعت در يك هفته دارند . اين ميزان توليد تخم برابر 7/85 تخو به ازاي 100 پرنده در هر 24 ساعت است . بنابراين گله هايي كه در زمان حداكثر توليد خود بيشتر از 90 تخم به ازاي 100 پرنده در هر 24 ساعت در يك دورة 24 ساعته مي گذارند ، وقتي دوره هاي 28 ساعته را دريافت نمايند ، تخم كمتري توليد مي كنند .

فاصله طولاني تر بين تخمك گذاري موفق اين اجازه را مي دهد كه موارد زرده بيشتري تشكيل شود، وزن زردة تخم افزايش مي يابد ، سفيدة بيشتري در اطراف آن تشكيل مي شود . بعد از يك هفته توليد تخم ، كل توليد تخم گله نزديك ، اما هنوز مقدار كمتري از ، توليد تخم گله جواني است كه معادل 24 ساعت دورة روشنايي دريافت كرده است . تخم بيشترين زمان عبور خود از مجراي تخم را در رحم مي گذارد . بنابراين زمان اضافي صرف تشكيل پوسته تخم مي شود .

بنابراين پوسته تخمهاي حاصل از مرغاني كه دوره هاي روشنايي نا منظم طولاني را دريافت كرده اند ، ضخيم تر است . همان طور كه طيور تستر مي‌شوند زمان بيشتري صرف تشكيل هرتخم مي شود و ممكن است به جايي برسند كه اغلب طيور بيشتر از 28 ساعت براي تشكيل هر تخم زمان لازم داشته باشند . اگر اين طيور دوره هاي 28 ساعته را دريافت نمايند ، روزهاي توقف كمتري خواهند داشت و نسبت به دوره هاي 24 ساعته تعداد تخم بيشتري توليد خواهند نمود .

مرغاني كه دوره هاي روشنايي نامنظم 28 ساعته را دريافت مي نمايند در مقايسه با گله هايي كه دوره هاي 24 ساعته را دريافت مي كنند ، داراي منحني هاي توليد تخم بسيار متفاوتي هستند . فقط مدت زمان كوتاهي نياز است تا يك گله به دوره هاي روشنايي متفاوت عادت نمايد . يك گله طيور ميتواند از يك دوره 24 ساعته متداول دوره روشنايي نامنظم را آغاز و به پايان برسانند . خصوصيات توليدي آنها ، به سرعت بر شكل منحني توليد تخمي كه مخصوص آن طول دوره روشنايي است ، منطبق مي شود . استفاده از دوره هاي طولاني در توليد تخم صنعتي در عمل مي تواند مشكلات اجرايي و تفاوتهايي را در توليد براي سيستمهاي توليد تخم ايجاد نمايد .

1- يك برنامه روشنايي كه هر 24 ساعت تكرار نمي شود ، معمولاً توسط مرغداران مورد استفاده قرار نمي گيرند . دوره هاي تاريكي در برنامه روشنايي مقارن با ساعت كار روزانه خواهد بود . پس بازرسي ، آماده كردن وسايل نگهداري ، تغذيه و جمع آوري تخمها غير ممكن است ، با اين وجود ، يك برنامه با نور شديد و ضعيف ، به جاي روشنايي و تاريكي براي ورود طيور به دوره هاي روشنايي نا منظم استفاده قرار گيرد . براي اينكه ورود طيور به دوره هاي روشنايي نا منظم موفقيت آميز باشد بايد شدت نور شديد 30 برابر بيشتر از نور ضعيف باشد . نور ضعيف با مقدار نور كافي كه ايجاد مي كند ، اجازة كار در همه ساعات را در سالنهاي مرغ تخمگذار مي دهد .

2- حد اگثر فعاليت تخمگذاري در گله هاي مرغ معمولاً 16-13 ساعت بعد از شروع آخرين دوره تاريكي است . بنابراين اغلب مرغان اهلي تخمهاي خود را در ساعات روشنايي روز در ظهر و اواخر صبح مي گذارند . گله هايي كه دوره هاي روشنايي نا منظم را دريافت مي كنند ، اغلب تخمهاي خود را 9-6 ساعت پس از شروع دوره تاريكي مي گذارند و حداكثر توليد تخم در تاريكي قرار مي گيرد . وقتي طيور در قفس نگهداري شوند ، اين مسئله مشكلي ايجاد نمي كند ، اما اگر سيستم مرغداري ، پرورش روي بستر باشد ، انتظار ميرود تعداد تخمي كه روي بستر گذاشته مي شود ، بيشتر باشد . زمان حد اكثر تخمگذاري در گله هاي مرغ تخمگذار در هر طول دوره روشنايي نا منظم را مي توان با استفاده از معادله زير پيش بيني نمود .

( 5-4 ) S 268/0 + 161/2 – 62/64 = زمان حداكثر تخمگذاري ( ساعت بعد از شروع دوره تاريكي )

در جايي كه :

C = طول دورة روشنايي نا منظم ( ساعت )

S = طول دورة تاريكي به كار رفته در دوره هاي روشنايي نامنظم ( ساعت )

3- يك گله طيور مي تواند به طور كامل وارد يك دوره روشنايي نا منظم طولاني شود . الگوهاي تخمگذاري ، تغذيه و فعاليت هاي عمومي آنها دقيقاً متعاقب اين برنامه روشنايي است .

با اين وجود . مبنا بر ادامه نظم هورموني در 24 ساعت شبانه روز است . هنگامي مه تغييري در يك دورة روشنايي متفاوت ايجاد مي شود ، بر واكنش به روشنايي پرنده تأثير مي گذارد . براي مثال ، يك گله طيور كه در آغاز يك

 


پایان نامه های روانشناسی بازدید : 49 یکشنبه 16 مهر 1396 زمان : 15:07 نظرات (0)

 

gl/l (1195)

دانشگاه آزاد اسلامي – واحد نجف آباد

گزارش كارآموزي

موضوع:

اتوماسيون صنعتي (PLC)

استاد راهنما:

جناب آقای نور محمدی

نگارش:

الهام موقتیان

شماره شناسایی: 38305944

رشته تحصیلی: کامپیوتر رشته سخت افزار

تابستان 87فهرست

عنوان صحفه

مقدمه1

كنترل كننده هاي قابل برنامه‌ريزي (PLC) ها2

برنامه نويسي (PLC) ها7

PLCهاي زيمنس11

PLC لوگو14

مقدمه:

هر سيستم كنترلي را به سه بخش اصلي مي‌توان تقسيم كرد: ورودي، بخش پردازشگر و خروجي. سيگنالهاي ورودي توسط مبدل‌ها كه كميت‌هاي فيزيكي را به سيگنال‌هاي الكترونيكي تبديل مي‌كنند فراهم مي‌شوند. يك سيستم كنترل بايد بتواند بر طريقه عملكردي يك فرآيند دخالت و تسلط داشته باشد. اين كار با استفاده المان‌هاي خروجي، از قبيل پمپ‌ها، موتورها، پيستون‌ها، رله‌ها و … انجام مي‌شود.

يك طرح كنترلي به دو روش قابل اجرا است:

با استفاده از سيستم‌هاي كنترل غيرقابل تغيير توسط اپراتور و نيز با استفاده از كنترل كننده‌هاي قابل برنامه‌ريزي.

رله‌ يكي از قطعات مهم در بيشتر سيستم‌هاي كنترل مدرن است. اين قطعه‌ يك سوئيچ الكتريكي با ظرفيت جرياني بالاست. يك سيستم رله‌اي ممكن است شامل چند صديا حتي چند هزار كنتاكت باشد.

PLCها به عنوان جانشيني براي سيستم‌هاي منطقي رله‌اي و تايمري غيرقابل تغيير توسط اپراتور طراحي شدند تا به جاي تابلوهاي كنترل متداول قديمي استفاده شوند. اين كار به وسيله برنامه‌ريزي آن‌ها و اجراي دستورالعمل‌هاي منطقي ساده كه اغلب به شكل دياگرام نردباني است، صورت مي‌گيرد. PLCها داراي يك سري توابع دروني از قبيل: تايمرها و شمارنده‌ها و شيفت رجيسترها مي‌باشند كه امكان كنترل مناسب را‏، حتي با استفاده از كوچك‌ترين PLC نيز، فراهم مي‌آورند.

يك PLC با خواندن سيگنال‌هاي ورودي، كار خود را شروع كرده و سپس دستورالعمل‌هاي منطقي (كه قبلاَ برنامه‌ريزي شده و در حافظه جاي گرفته است) را بر روي اين سيگنال‌هاي ورودي اعمال مي‌كند و در پايان، سيگنال‌هاي خروجي مطلوب را براي راه‌اندازي تجهيزات و ماشين‌آلات توليد مي‌نمايد. تجهيزات استانداردي درون PLCها تعبيه شده‌اند كه به آن‌ها اجازه مي‌دهد مستقيماَ و بدون نياز به واسطه‌هاي مداري يا رله‌ها، به المان خروجي يا محرك (actuator) و مبدل‌هاي ورودي (مانند پمپ‌ها و سوپاپ‌ها) متصل شوند.

با استفاده از PLCها، اصلاح و تغيير يك سيستم كنترل بدون نياز به تغيير محل اتصالات سيم‌ها ممكن شده است.

برخي ويژگي‌هاي خاص، آن‌ها را ابزاري مناسب جهت انجام عمليات كنترل صنعتي نموده است. برخي از اين ويژگي‌ها عبارتند از:

تجهيزات حفاظت كننده‌ها PLCها از نويز و شرايط نامساعد محيطي

ساختار PLCها، كه به سادگي امكان تعويض يا افزودن واحد يا واحدهايي را به PLC مي‌دهد. (مثلاَ واحد ورودي/ خروجي)

اتصالات استاندارد ورودي/ خروجي و نيز سطوح سيگنال استاندارد

زبان برنامه‌نويسي قابل درك و آسان (مانند دياگرام نردباني يا نمودار وظايف)
محدوده PLCهاي در دسترس، از PLCهاي جامع و كامل كوچك با 20 ورودي/ خروجي و 500 مرحله يا گام برنامه‌نويسي تا سيستم‌هاي مدولار با مدول‌هاي قابل افزايش را دربرگرفته است مدول‌ها براي انجام وظايفي نظير:

ورودي/ خروجي آنالوگ

كنترل PID (تناسبي، انتگرال‌گير و مشتق‌گير)

ارتباطات

نمايش گرافيكي

ورودي/ خروجي اضافي

حافظه‌هاي اضافي و … استفاده مي‌شوند.
كنترل كننده هاي قابل برنامه‌ريزي (PLC)ها:
PLCها، كامپيوترهايي ساخته شده به منظور خاص هستند كه شامل سه قسمت اجرايي اصلي مي‌باشند: پردازش‌گر، ورودي/ خروجي و حافظه. سيگنال‌ها از طريق ورودي به PLC فرستاده شده و آن‌گاه در حافظه، ذخيره مي‌شوند. سپس سيگنال‌هاي خروجي به منظور راه‌اندازي تجهيزات مورد نظر، توليد مي‌شوند.

در PLCهاي كوچك‌تر، اين عمليات توسط كارت‌هاي ويژه‌اي انجام مي‌گيرند كه به صورت واحدهاي بسيار فشرده‌اي ساخته شده‌اند، در حالي كه ساختار PLCهاي بزرگتر به صورت مدولار با مدول‌هايي كه بر روي شيارهاي تعبيه شده بر روي دستگاه نصب مي‌شود، بنا گرديده است. اين امر امكان توسعه سيستم را- در صورت ضرورت- به سادگي فراهم مي‌آورد. در هر دوي اين موارد بوردهاي مداري ويژه‌اي، به سادگي تعويض يا برداشته مي‌شود و امكانات تعمير سيستم نيز به سادگي فراهم مي‌آيد.

CPU بر تمام عملياتي كه در PLC رخ مي‌دهد‏، كنترل و نظارت دارد و دستورالعمل‌هاي برنامه‌ريزي شده و ذخيره شده را اجرا مي‌كند.

تمام PLCهاي مدرن براي ذخيره برنامه از حافظه‌هاي نيمه هادي مانند EPROM, RAM يا EEPROM استفاده مي‌كنند.

عملاَ از RAM براي تكميل برنامه مقدماتي و تست آن استفاده مي‌شود، زيرا كه امكان تغيير و اصلاح راحت برنامه را فراهم مي‌آورد.

پس از اين كه يك برنامه تكميل شد و مورد آزمايش قرار گرفت مي‌توان آن را در PROM يا EPROM، كه اغلب ارزانتر از قطعات RAM مي‌باشند، بار (Load) كرد. برنامه‌ريزي PROM معمولاَ توسط يك برنامه‌ريز مخصوص صورت مي‌گيرد.

PLC‌هاي كوچك معمولاَ تا حدي به دليل ابعاد فيزيكي دستگاه داراي حجم حافظه محدود و ثابتي مي‌باشند. حجم اين حافظه‌ها بسته به توليدكننده آن‌ها بين 300 تا 1000 دستورالعمل متفاوت است. اين حجم حافظه ممكن است كمتر از آني به نظر آيد كه مناسب جهت امور كنترلي باشد‏، اما تقريباَ حدود 90 درصد عمليات مورد نياز كنترل‌هاي دودويي با كمتر از 1000 دستورالعمل قابل اجرا مي‌باشند. بنابراين فضاي حافظه لازم براي بيشتر كاربردها فراهم خواهد آمد.

PLCهاي بزرگتر از مدول‌هاي حافظه‌اي استفاده مي‌كنند كه بين K1 تا K64 فضاي حافظه را فراهم مي‌آورند. اين مدول‌ها امكان گسترش سيستم را با افزودن كارت‌هاي حافظه RAM يا PROM به PLC فرام مي‌آورند.

معيار اوليه مشخص كننده اندازه PLCها، در قالب حجم حافظه برنامه و حداكثر تعداد ورودي و خروجي‌هايي كه سيستم قادر به پشتيباني از آن‌هاست ارائه مي‎شود. اما به منظور ارزيابي و محك مناسب هر PLC، بايد خصوصيات ديگري از آن، از قبيل نوع پردازشگر، زمان اجراي يك سيكل برنامه، تسهيلات زبان برنامه‌نويسي، توابع (از قبيل شمارنده، تايمر و …) قابليت توسعه و … را نيز در نظر بگيريم.

معمولاَ، PLCهاي كوچك و «ميني PLCها» به صورت واحدهاي قدرتمند، كارآ و فشرده‌اي طراحي مي‌شوند كه قابل جاسازي بر روي، يا كنار تجهيزات تحت كنترل باشند. آن‌ها عمدتاَ به عنوان جايگزين سيستم‌هاي رله‌اي غيرقابل تغيير توسط اپراتور، تايمر، شمارنده و غيره مورد استفاده قرار مي‌گيرند تا بخش‌هاي مجزا و منفرد كارخانجات يا ماشين‌آلات را كنترل كنند، اما مي‌توان آن‌ها براي هماهنگ كردن عملكرد چند ماشين در تلفيق با يكديگر سود جست.

PLCهاي كوچك قادر به توسعه تعداد كانال‌هاي ورودي و خروجي با استفاده از يك يا دو مدول ورودي/ خروجي مي‌باشند.

PLCهاي بزرگ براي استفاده در كارخانجات عظيم يا ماشين‌هاي بزرگي كه به كنترل پيوسته نيازمندند، طراحي شده‌اند.

همچنين آن‌ها به عنوان كنترل كننده‌ ناظر آن نظارت (monitor) و كنترل كردن چندين PLC ديگر يا ساير ماشين‌هاي هوشمند به كار مي‌روند.

در PLC‌هاي بزرگ از:

پردازشگر 16 بيتي به عنوان پردازشگر اصلي جهت محاسبات ديجيتالي و همچنين به كارگيري متن.

پردازشگرهاي تك‌بيتي به عنوان پردازشگر همكار براي محاسبه سريع‏، ذخيره‌سازي و …

پردازشگرهاي جانبي، براي انجام وظايف اضافي كه تابع زمان مي‌باشند مانند:
كنترل حلقه بسته PID ، كنترل موقعيت، محاسبات عددي با مميز شناور، تشخيص عيب و رصد ، ارتباطات بين ماشين‌هاي هوشمند براي ورودي/ خروجي توزيع شده، دياگرام‌هاي تقليدي از وضعيت فرآيند يا دياگرام‌هاي فرآيندنما ، نصبگاه‌هاي ورودي/ خروجي با فاصله دور استفاده مي‌شود.
برنامه نويسي PLCها:

مهم ترين خصيصه اي كه هر زبان برنامه نويسي PLC بايستي داشته باشد سادگي درك و سهولت استفاده از آن در كارهاي كنترلي است. اين امر دلالت بر نياز به يك زبان برنامه نويسي سطح بالا دارد كه دستورات آن تا حد ممكن به توابع و عمليات خواسته شده توسط يك مهندس كنترل نزديك بوده، با اين حال جداي از پيچيدگي ها و صرف وقت لازم براي آموزش ساير زبان هاي سطح بالا باشد.

امروزه دياگرام هاي نردباني به متداول ترين روش توصيف مدارهاي منطقي رله اي تبديل شده اند.

دياگرام نردباني مشتمل بر دو خط قائم است كه نمايشگر ريل هاي توان يا خطوط توان (فاز و نول) مي باشند، به اضافه سمبل هاي مداريي كه پلكان هاي نردبان را تشكيل مي‌دهند.

هر چند كه علايم نردباني براي ساختن هرگونه سيستم كنترل منطقي on/off به كار مي روند اما دياگرام هاي توليد شده مي‎توانند به همان پيچيدگي مدار واقعي باشند. با اين ترتيب يك جزء ضروري از هر طرح نردباني توضيح نويسي يا مستندسازي سيستم و عملكرد آن مي‎باشد. مستندسازي سبب مي‎شود كه كاربران ديگر نيز به سادگي، دياگرام را درك كنند.

متداول ترين شيوه استفاده شده براي برنامه نويسي PLCهاي كوچك، ترسيم دياگرام نردباني مربوط به مدار كنترل مورد استفاده است. سپس اين دياگرام به دستورالعمل‌هاي يادآور كه به صورت كليدهايي بر روي پانل برنامه نويسي متصل به PLC هستند تبديل مي‎شوند. اين دستورالعمل ها در ظاهر شبيه به كدهاي اسمبلي مي باشند، اما به ورودي‌ها، خروجي ها و توابع درون خود PLC اعمال مي‎شوند.

اين دستورالعمل ها براي PLCهاي ساخته شده توسط سازندگان مختلف متفاوتند، ليك همگي از نظر عمل انجام شده در يك سيستم كنترل تا اندازه اي شبيه به يكديگر مي باشند.

تمايل كلي چنين است كه مجموعه دستورالعمل هاي PLC حتي الامكان كوتاه باشند تا مهندسين و تكنسين ها سريعا بر آنها تسلط يافته و به راحتي از آنها استفاده كنند.

هر دستورالعمل برنامه، تركيبي از دو قسمت است: يك جز يادآور يا opcode كه سبب سادگي در به خاطر آوردن دستورالعمل مي‎شود و يك آدرس (operand) كه عناصر ويژه در يك PLC را مشخص مي‌كند.

از دستورالعمل ها براي نوشتن برنامه مدارهاي منطقي كنترل كه به شكل دياگرام نردباني طراحي شده اند استفاده مي‌شود. اين عمل به وسيله نسبت دهي ورودي ها و خروجي ها به يك (آدرس) مناسب درPLC مورد استفاده صورت مي‎گيرد. محدوده هاي اعداد به كار رفته جهت تخصيص دهي به عناصر ورودي/ خروجي هاي يك PLC بين سازندگان مختلف، متفاوت است اما موارد مشتركي نيز وجود دارد.

CPU داراي يك «رجيستر شمارنده برنامه» مي‎باشد كه به دستورالعمل بعدي اشاره مي كند تا از حافظه خوانده يا اصطلاحا واكشي شود. Fetch يا واكشي عملياتي است كه طي آن يك دستورالعمل از حافظه خوانده شده و در يك رجيستر ذخيره مي‎شود.

هنگامي كه يك دستورالعمل توسط CPU دريافت مي‎شود در «رجيستر دستورالعمل» قرار مي‎گيرد تا به عمليات دروني يا ريز دستورالعمل هاي موردنياز آن دستورالعمل به خصوص، ديكود يا كدگشايي شود.

در آغاز زماني كه PLC براي شروع به كار، ست مي‎شود شمارنده برنامه يا program counter به آدرس 0000 اشاره خواهد كرد: يعني محل اولين فرمان، سپس CPU دستورالعمل اين آدرس را خوانده، كدگشايي كرده و سپس اجرا مي‌كند.

PLCهاي بزرگ داراي چند صد كانال ورودي/ خروجي مي باشند. از آنجا كه در طي اجراي برنامه، CPU تنها قادر به پردازش يك دستورالعمل در هر لحظه است، وضعيت هر ترمينال ورودي بايستي جداگانه بررسي شده تا تأثير آن در برنامه مشخص گردد.

به منظور اجراي سريع برنامه، مي‎توان به هنگام رساني ورودي/ خروجي را در محل خاصي از برنامه انجام داد. در اين روش از يك ناحيه معين حافظه RAM كنترل كننده، به عنوان يك حافظه كمكي يا موقت (Buffer)، بين مدار منطقي كنترل و واحد ورودي/ خروجي استفاده مي‎شود. هر كانال ورودي و خروجي داراي يك خانه در اين I/O RAM مي‎باشد. در جريان كپي كردن ورودي/ خروجي ها، CPU همه ورودي ها را در واحد ورودي/ خروجي مرور (Scan) مي‌كند و وضعيت آنها را در خانه هاي I/O RAM ضبط مي‌كند. اين روند در ابتدا يا انتهاي هر سيكل برنامه انجام مي‎گيرد.

با اجراي برنامه، داده هاي ورودي ذخيره شده در I/O RAM به صورت «يك خانه در هر لحظه» خوانده مي‎شوند. بر روي اين داده ها عمليات منطقي مورد لزوم انجام مي‎گيرد و سيگنال هاي خروجي در قسمت خروجي حافظه I/O RAM ذخيره مي‎شوند. سپس در انتهاي هر سيكل برنامه، روتين كپي كننده I/O ، همه سيگنال هاي خروجي موجود درI/O RAM را به كانال هاي خروجي مربوطه انتقال مي‎دهد و طبقات خروجي متصل به واحد ورودي/ خروجي را راه اندازي مي‌كند. اين طبقات خروجي به صورت قفل شده يا Latch شده هستند و وضعيت خود را تا اجراي مجدد روتين كپي كننده ورودي/ خروجي حفظ مي‌كنند.

كپي كردن يك جاي ورودي/ خروجي به طور اتوماتيك توسط CPU به عنوان يك زيرروتين از برنامه اصلي انجام مي گيرد. (يك زير روتين يا Subroutine، برنامه اي كوچك است كه براي انجام وظيفه خاصي طراحي شده و مي‎تواند توسط برنامه اصلي فراخواني شود.

به واسطه سيكلي بودن برنامه «كپي ورودي/ خروجي»، وضعيت ورودي ها و خروجي ها در طي اجراي هر سيكل برنامه قابل تغيير نيست. اگر يك سيگنال ورودي پس از روتين كپي تغيير يابد، تا اجراي مرحله بعدي برنامه كپي قابل تشخيص نخواهد بود.

مدت زمان (update) همه ورودي/ خروجي ها، بستگي به تعداد كل ورودي/ خروجي هايي دارد كه بايستي كپي شود. با اين حال اين زمان نوعا كمتر از ميلي ثانيه مي‎باشد. زمان اجراي كل برنامه، بستگي به بزرگي برنامه كنترل دارد. هر دستورالعمل جهت اجرا بسته به نوع PLC مورد استفاده، به زماني بين 1 تا 10 ميكروثانيه نيازمند است. بنابراين يك برنامه مشتمل بر يك كيلو دستورالعمل (يا 1024 دستورالعمل)، بين 1 تا 10 ميلي ثانيه وقت مي‎گيرد. اما برنامه هاي PLC، اغلب كوتاه تر از 1000 و معمولاً شامل 500 يا كمتر دستورالعملند.

PLCهاي زيمنس:

شركت زيمنس تمام PLCهاي خود را زير مجموعه Simatic مي‌داند‏، يعني:

Simatic S5

Simatic S7

Simatic C7

505

LOGO
S5 خود، به مدلهاي زير تقسيم مي‌گردد:

90u

95u

100u

115u

135u

155u
مدلهاي 90u و 95u به صورت يكپارچه يا Compact هستند، يعني كارتهاي I/O (ورودي و خروجي)، CPU و بعضاَ منبع تغذيه كنار هم مي‌باشند.
مدلهاي 100u و 115u به صورت Modular هستند، يعني CPU و كارتهاي ورودي و خروجي را جداگانه داريم و آنها را بر روي قطعه‌اي به نام Rack قرار مي‌دهيم. مدلهاي 135u و 155u نيز Modular هستند ولي از نظر كاربردي، كاربرد وسيعتري دارند.

در مجموع برنامه‌ريزي اين نوع پي‌ال‌سي‌هاي S5 توسط نرم‌افزار Step5 صورت مي‌گرفت.

S7:

S7 200

S7 300

S7 400

S7 300F

S7 300C

S7 400H
پي‌ال‌سي S7 200 توسط نرم‌افزار Step 7 Micro Win برنامه‌ريزي مي‌شود.
مهمترين موردي كه باعث تفاوت بين S7 300, S7 200 و S7 400 مي‌گردد، حجم I/O مي‌باشد.

C7 مشابه S7 300 است با اين تفاوت كه داراي Operator Panel نيز مي‌باشد.

جهت برنامه‌ريزي C7، از نرم‌افزار Step 7 به اضافه نرم‌افزار Protools استفاده مي‌شود.

S7 300F در سيستم‌هايي كه نياز به ايمني زياد دارند به كار مي‌روند.

S7 400H داراي دو CPU است كه يكي رزرو ديگري است و در زماني در حد ms (ميلي‌ثانيه) اين CPU خارج و CPU دوم جايگزين مي‌گردد.

S7 300 خود، داراي انواع مختلفي نظير 319, 315, 314, 312 و … مي‌باشد.

دو ويژگي مهم در step 7 عبارتند از:

توانايي پيكربندي سخت‌افزار و شبكه توسط نرم‌افزار، تطابق با استاندارد IEC 1131.

استاندارد IEC 1131:

اين استاندارد خاص PLCها است. آخرين ورژن اين استاندارد 8 بخش دارد كه سه بخش عمده آن عبارتند از: سخت‌افزار، شبكه و نرم‌افزار.

يكي از نسخه‌هاي رايج اين برنامه Step7 ورژن 5 , 2 مي‌باشد كه تنها سه زبان LAD STL و FBD را پشتيباني مي‌كند.

نسخه Step 7 Professional قابليت پشتيباني هر پنج زبان را دارد.

در كنار Step 7 شركت زيمنس نرم‌افزارهاي جابني با نام SIMATIC ارائه نموده است.

1- Teleservice: جهت ارتباط با PLC از طريق خط تلفن

2- PLcSIM: سيمولاتور نرم‌افزاري جهت شبيه‌سازي ورودي و خروجي و خود PLC.

3- PDIAG: ابزاري جهت عيب‌يابي سريعتر.

4- PID Control: در واقع Loop Controller است كه به صورت نرم‌افزاري استفاده مي‌شوند.

5- WINCC: جهت مانيتورينگ صنعتي به كار گرفته مي‌شود.

6- DOC PRO: جهت فرام كردن نقشه‌هاي Wiring و اسناد مربوط به پروژه ايجاد شده.

PCL لوگو

پي‌ال‌سي لوگو كوچكترين پي‌ال‌سي ساخت شركت زيمنس مي‌باشد كه با كارآيي بالا و وزن كم در صنايع و ماشين‌آلات بسته‌بندي پركنها، پله برقي و غيره كاربرد دارد. نوعي از اين پي‌ال‌سي داراي صفحه نمايش بوده و توسط كليدهاي روي آن يا ac/Dc با كامپيوتر قابل برنامه‌ريزي مي‌باشد ارائه مي‌گردد. بطور كلي در دو مدل بمنظور كاهش هزينه‌ها و بعنوان راه‌حلي بهينه پيشنهاد گرديد و به دليل مديريت ساده و كاربردي بودن، پيشرفت چشمگيري در مهندسي برق و اتوماسيون صنعتي بوجود آورد. سخت‌افزار لوگو شامل ماژول اصلي، پايه كارت‌هاي افزايش ماژول تغذيه و قطعات جانبي آن مي‌باشد.

وظيفه پردازش مركزي سيگنالها براي قطعات و در صورت نياز براي كنترلهاي ديگر را دارد. شامل تعدادي ورودي/ خروجي محلي و در بعضي از مدلها داراي صفحه نمايش محلي نيز مي‌باشد كه با ولتاژهاي مختلف كاري بشرح زير مورد استفاده مي‌گردد.

AC 240/115AC V 24DC VDC/ 24 V 12

در آخرين مدل لوگو وروديها و خروجيها مي‌توانند آنالوگ يا ديجيتال باشند كه واحد پايه حداكثر 12 ورودي/ خروجي ديجيتال و دو مورد ورودي آنالوگ را پشتيباني مي‌كند. وروديها شامل سنسورها مي‌باشند كه ممكن است فشاري يا سوئيج باشند. سوئيچهاي كنترل نوري با ولتاژ و جريان مشخص مي‌توانند به لوگو متصل شوند. خروجيها داراي انواع رله و ترانستوري مي‌باشند و مي‌توانند موتورها، شيرها، لامپها و غيره باشند.

در لوگو با خروجي ترانزيستوري، خروجيها از لحاظ اتصال كوتاه و بار اضافي حفاظت شده‌اند و ولتاژ تغذيه كمكي مورد نياز نيست و لوگو آنرا تأمين مي‌كند. ماكزيمم جريان در كليدزني در خروجيها 3،0 آمپر مي‌باشد، در لوگو خروجي با خروجي رله‌اي خروجيها ميبايست از منبع تغذيه و وروديها ايزوله باشند، ماكزيمم جريان كليدزني بستگي به نوع بار و تعداد سيكل كليدزني دارد. براي بارهاي مقاومتي 20 آمپر و براي بارهاي سلفي 3 آمپر در AC/DC 12/24 و ماكزيمم جريان كليدزني از طريق 4 رله 20 آمپر مي‌باشد.

در مدلهايي كه صفحه نمايش دارند دو امكان فراهم شده: 1- قابليت نمايش وضعيت ورودي/ خروجي و تست برنامه. 2- برنامه ريزي لوگو بصورت محلي با استفاده از كليدهاي محلي لوگو. بدون صفحه نمايش نيز مزايايي دارد از جمله: 1- صرفه اقتصادي. 2- فضاي كابينت كليد زني كمتر. 3- سادگي استفاده، بعلاوه اين نوع لوگوها با مدلهاي بيسيك سازگاري دارد. در ارتباط با اين لوگو اطلاعات بايد فقط از روي پي‌سي يا كارت حافظه خوانده شود، (بعلت نداشتن صفحه كليد محلي) تا كنون چهار نسل از اين كنترلها وارد بازار جهاني شده است.

ماژول لوگو داراي سه گونه اصلي مي‌باشد:

– STANDARD داراي مدلهاي مختلف و قابليت EXPANSION را داراست (OBA3)

– LONG تعداد ورودي/ خروجيهاي آن دو برابر مدل استاندارد است و قابليت افزايش ورودي و خروجي را ندارد و با حرف L شناخته مي‌شوند (OBA2) و داراي مدلهاي RCL 230 RCL 24 L24 RCL 12 مي‌باشد.

داراي مدل AS- IENTERFACE و داراي مدلهاي قابليت اتصال به شبكه BUS- RCLB 11230 RCLB 1124 مي‌باشد.

و B11 شناخته مي‌شوند.

لوگو داراي تقسيمات ريزتري به شرح زير مي‌باشد:

R- نوع خروجي رله‌اي، (بدون آن خروجي ترانزيستوري) مي‌باشد.

C- داراي ساعت همزماني داخلي.

O- فاقد صفحه نمايش.

B11 مدل BUS

L مدل LOGO

كارتهاي افزايشي الف كارتهاي ورودي/ خروجي.

كارتهاي افزايشي:

كارتهاي ورودي/ خروجي.

اين كارتها در صورت نياز به ورودي/ خروجيهاي بيشتر از آنچه بصورت مجتمع روي واحد پايه قرار دارد مورد استفاده قرار مي‌گيرند. توجه به اين نكته ضروريست كه ماژول پايه لوگو فقط با ماژولهايي با همان ولتاژ قابل وصل شدن و اضافه شدن است. در مدلهاي نسل سوم كه قابليت افزايش ورودي/ خروجي وجود دارد ماكزيمم 24 ورودي ديجيتال، 16 خروجي ديجيتال و 8 ورودي آنالوگ پشتيباني مي‌شود.

– كارت ديجيتال:

كارتهاي ديجيتال داراي 4 ورودي و 4 خروجي مي‌باشند.

– كارت آنالوگ:

در نسل چهارم به دو دسته تقسيم مي‌شود:

داراي دو ورودي مي‌باشد DC 12/24 AM 2PT 100, AM2 با تغذيه

– ماژولهاي ارتباطي:

KNX/EBI(INSTABUSEIB)

با ولتاژ تغذيه 24 ولت بعنوان ماژول EXPANSION به لوگو متصل مي‌شود.

– كارت ارتباط با شبكه AS- INTERFACE :

اين ماژول داراي 4 ورودي و 4 خروجي مي‌باشد و به منظور ارتباط با شبكه AS-I طراحي گرديده است.

– LOGO CONTACT:

ماژول كليدزني بارهاي مقاومتي تا 20 آمپر و موتورها تا 4 كيلووات به طور مستقيم مي‌باشد. نويز ناخواسته ندارد و نصب و سيم‌بندي ساده دارد و داراي دو مدل 24 ولت DC، و 230 ولت AC مي‌باشد.

– ماژول تغذيه:

داراي دو سايز 72*90*55 ميليمتر و 126*90*55 ميليمتر مي‌باشد. با ورودي 85-246 ولت براي كارهاي متفاوت، در توانهاي پائين مناسب است و داراي خروجي با رنجهاي زير مي‌باشد:

لازم به ذكر است كه اين ماژولها علاوه بر Expand شدن به لوگو در موارد ديگر نيز مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

كارتهاي حافظه:

آبي: قابل خواندن و نوشتن- عدم حفظ برنامه در هنگام قطع برق

زرد: قابل خواندن و نوشتن- حفظ برنامه در هنگام قطع برق

قرمز: فقط خواندني- حفظ برنامه در هنگام قطع برق

كابل pc: به منظور اتصال ساده و مستقيم LOGO و pc جهت انتقال برنامه از LOGO به pc يا برعكس مورد استفاده قرار مي‌گيرد.

سيم‌بندي:

در هنگام سيم بندي LOGO ميبايست استاندارد زير و موارد زير رعايت شوند:

ميبايست قطر سيم مصرفي 1.5 يا 2.5 باشد.

كوتاهترين فاصله براي سيم‌بندي در نظر گرفته شود.

مدارات AC, high voltage با سيكلهاي كليدزني سريع و سيم‌هاي سيگنال low voltage از هم ايزوله شوند.

در صورت استفاده از برق سه فاز هر گروه از وروديها به يك فاز خاص متصل شوند. براي يك گروه نمي‌توان از دو فاز استفاده كرد.

در LOGO نياز به سيم ارت نيست.

كارتهاي آنالوگ بايد زمين شوند.

در مدلهاي 12/24 به دليل نداشتن ايزولاسيون نياز به زمين است.

براي وروديهاي آنالوگ از كابلهاي بهم تابيده شده و حتي‌المقدور كوتاه استفاده شود.

از اتصال فازهاي مختلف به وروديهاي LOGO پرهيز شود.

در LOGO با ورودي آنالوگ وروديهاي 7 و 8 نبايد براي ديجيتال بكار برده شود.

15 و 16 براي وروديهاي سريع بكار مي‌رود. ماژولهاي افزايشي ورودي سريع ندارند.

براي اتصال منبع تغذيه بايد به مدارك موجود در قطعه براي سيم‌بندي توجه شود و از اتصال موازي منبع تغذيه و خروجي D.C بعلت وجود جريان معكوس پرهيز شود.
مدل 230 تغذيه مناسب براي ولتاژهاي نامي 115V AC/DC؛ 240V AC/DC مي‌باشد، و مدلهاي 12 و 24 ولت آن مناسب با ولتاژ 12 ولت DC و 24 ولت DC/ AC مي‌باشد. در تغذيه DC استفاده از فيوز براي حفاظت لازم مي‌باشد.
برنامه‌نويسي:

ماژول LOGO براساس قوانين مدارات منطقي كار مي‌كند و شرايط برنامه‌پذيري آن به وروديهاي يك برنامه بستگي دارد و برنامه‌ريزي از دو طريق امكان‌پذير است:

الف- با استفاده از نرم‌افزار خود LSC (LOGO SOFT COMFORT) روي PC و انتقال آن از طريق كابل رابط به LOGO كه در V3.1 اين نرم‌افزار دو زبان برنامه‌نويسي FBD و LDD در دسترس مي‌باشد. با اجراي برنامه SETUP برنامه LSC از روي CD برنامه اجرا شده و به سادگي نصب مي‌گردد (روي PC).

ب- بصورت محلي و با استفاده از كليدهاي روي دستگاه (در مدلهائي كه DESPLAY هستند).

در هر دو نوع برنامه‌نويسي Connectorها و Blockها وجود دارند.

(Connectors) شامل همه اتصالات و حالتها در LOGO مي‌باشند مانند وروديها خروجيها MEMORY MARKERها و سطوح ثابت ولتاژ.

Blocks: توابعي هستند كه اطلاعات ورودي را به خروجي تبديل مي‌كنند و شامل توابع منطقي (basic Function) و توابع ويژه (Special funcion) مي‌باشند. BF شامل AND, OR, NAND و … مي‌باشند و SFها شامل COUNTER TIMERو … مي‌باشند.

وروديها:

وروديهاي ديجيتال: تنها داراي سطح صفر و يك مي‌باشند.

ورديهاي آنالوگ: LOGOهاي RCO, 12/34 RC, 2424/12 داراي ورودي آنالوگ مي‌باشند.

وروديهاي AS-I وروديهاي IA1 تا IA2 براي ارتباط از طريق باس AS-I در LOGOهائي كه اتصال AS-I را دارند مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

خروجيها:

خروجيهاي LOGO از نوع ديجيتال مي‌باشند و QA1 تا QA4 براي ارتباط از طريق باس AS-I با مدلهائي از LOGO كه اتصال AS-I دارند مورد استفاده قرار مي‌گيرند.

MEMORY BIT (MARKER)ها:

با حرف M مشخص مي‌شوند. خروجيهاي مجازي مي‌باشند كه همان مقدار ورودي را در خروجي خود دارند. در LOGO هشت عدد MARKER وجود دارد.

STARTUP FLAG:

در اولين سيكل از برنامه مصرف كننده تنظيم مي‌شود و متوالياَ بعنوان STARTUP FLAG در برنامه مورد استفاده قرار مي‌گيرند. همچنين M8 مي‌تواند مانند ديگر MARDERها در برنامه مورد استفاده قرار گيرد.

FIXED LEVE:

با HI=1, LO=0 مشخص مي‌شوند.

OPEN CONINECTOR (X):

در مواردي كه نياز به سيم‌بندي نمي‌باشد از اين پايه استفاده مي‌شود.

از مزاياي اين برنامه اين است كه مي‌توان انواع مدارات را طراحي و در كامپيوتر شخصي تست كرد حتي بدون داشتن LOGO.

براي برنامه‌نويسي مي‌توان از دو زبان برنامه‌نويسي كه در اين نرم‌افزار پس از طراحي به يكديگر تبديل مي‌شوند استفاده نمود.

BFها توابع خواصي مي‌باشند كه با منطقي خاص ورودي/ خروجي را بهم ارتباط مي‌دهند. پايه‌هاي بكار رفته در اين توابع شامل ورودي 1 خروجي Q يا X مي‌باشند. در جايي كه نياز به سيم‌بندي پايه نباشد از X استفاده مي‌شود اين توابع شامل:

AND:

از لحاظ مداري ارتباط سريال تعدادي كنتاكت Normally open مي‌باشند و خروجي در صورتي يك مي‌شود كه كليه وروديها يك باشند.

AND WI TH RLO:

شكل سمت چپ در اين تابع خروجي در صورتي يك مي‌شود كه همه وروديها باشند و حداقل يك ورودي در سيكل قبلي حالت صفر داشته باشد.

NAND:

شامل اتصال موازي تعداد كنتاكت Normaly clos مي‌باشد و خروجي زماني يك مي‌شود كه همه وروديها يك باشند.

AND WI TH RLO:

خروجي ANND زماني يك مي‌شود كه حداقل يك وروي حالت صفر داشته باشد و همه وروديها در سيكل قبل يك باشند.

OR:

شامل اتصال موازي تعداد كنتاكت Normaly open مي‌باشد و خروجي زماني يك مي‌شود كه حداقل يكي از وروديها يك باشند.

NOR:

اتصال سريال تعدادي كنتاكت Normaly close مي‌باشد و خروجي زماني يك مي‌شود كه همه وروديها صفر باشند و با يك شدن هر يك از وروديها خروجي صفر مي‌شود.

XOR:

اتصال دو كنتاكت Changeover مي‌باشد و خروجي زماني يك است كه وروديها حالت متفاوت داشته باشند. (هر دو يك يا صفر باشند خروجي صفر است).

ضمناَ گيت NOT هر چه در ورودي باشد عكس آنرا در خروجي اعمال مي‌كند.

Specal function:

از لحاظ وروديها با BFها متفاوتند و شامل توابع زماني retentivity و انتخاب پارامترهاي مختلف براي Update كردن برنامه باشد.

S(set): اجازه يك كردن خروجي را مي‌دهد.

R (reset): بر همه وروديها تقدم دارد و خروجي را صفر مي‌كند.

Trg (tigger): براي شروع اجراي عمليات يك تابع استفاده مي‌شود.

Con (counter): شمارش پالس را انجام مي‌دهد.

Fre (frequency): سيگنالهاي فركانس سنجيده شده به اين ورودي داده مي‌شود.

Dir (direction): جهتي را كه شمار نه بايد شمارش نمايد مشخص مي‌كند.

En (enabel): تابع را فعال مي‌كند در صورت صفر بودن En وروديهاي ديگر براي بلوك در نظر گرفته مي‌شود.

Inv (ivert): با فعال شدن سيگنال خروجي بلوك معكوس مي‌شود.

Rel (reset all): همه مقادير داخلي reset مي‌شود.

X: در صورت در نظر گرفتن اين كانكتور براي Sf ، مقدار صفر براي آن در نظر گرفته مي‌شود.

وروديهاي پارامتر: بعضي از وروديها نياز به سيگنال ندارند و سيم‌بندي نيز نمي‌شوند و فقط بلوك تابع را با مقادير معين پارامتر مي‌كنند و شاملPar (parameter), T( timer), No (number), P(priority) مي‌باشند.

ON DELAY TEMER: پس از اعمال فرمان به Teg تايمر شروع بكار مي‌كند و پس از گذشت زمان مشخص Ta كه توسط برنامه‌نويس و با كليك روي المان تايمر قابل تغيير است خروجي فعال مي‌شود و در صورتيكه ورودي Teg صفر شود، خروجي نيز صفر مي‌شود و در صورت قطع Power زمان سپري شده Reset مي‌گردد.

OFF DELAY TIMER: بلافاصله پس از اعمال فرمان به Trg ، خروجي يك مي‌شود و پس از گذشت زمان Ta، خروجي صفر مي‌گردد. اگر ورودي Trg مجدداَ صفر و يك شود، زمان ‏Ta از ابتدا شروع مي‌شود ورودي Reset زمان Ta و همه خروجيها را قبل به پايان رسيدن Ta, Reset مي‌كند.

ON/ OFF DELAY TIMER: در اين تابع زمان تأخير (TH) براي فعال شدن خروجي و يك زمان تأخير (TH) براي غيرفعال شدن خروجي مشخص مي‌شود و پس از گذشت زمان TL از لبه پائين رونده ورودي‏، خروجي غيرفعال مي‌گردد.

RETENTIVE ON DELAY TIMER: پس از گذشت زمان Ta ، خروجي فعال مي‌شود و تا فعال شده Reset در حالت يك مي‌ماند.

LATCHING RELAY: (فيليپ فلاپ) يك لچ رله باينري ساده مي‌باشد و خروجي به حالت قبل مدار بستگي دارد. با فعال شدن S خروجي فعال مي‌شود و تا زمانيكه R فعال نشود در همين حالت باقي مي‌ماند.

CURRENT IMPULSE RELAY: هر مرتبه كه Trg از صفر به يك تغيير حالت مي‌دهد، خروجي نيز حالت خود را تغيير مي‌دهد. در صورت قطع Power رله Reset مي‌شود و در صورتي كه حالت Retentive انتخاب نشده باشد خروجي نيز صفر مي‌شود.

INTERVAL TIMER-DELAY- PULSE OUT PUT: با Trg شدن ورودي خروجي فوراَ يك مي‌شود و پس از گذشت زمان Ta ، خروجي صفر مي‌شود و توليد يك پالس مي‌نمايد. در صورتي كه قبل از سپري شدن زمان تعيين شده ورودي به حالت صفر برگردد، خروجي سريعاَ صفر مي‌شود.

ED- TRIGGERED INTERVAL TIMER- DELAY RELAY: با يك شدن ورودي، خروجي سريعاَ يك مي‌شود و پس از گذشت زمان تعيين شده، خروجي صفر و توليد يك پالس مي‌نمايد. اگر ورودي قبل از زمان تعيين شده صفر شود، زمان از نو شروع مي‌شود ولي خروجي روشن باقي مي‌ماند.

SEVEN DAY TIMER SWITCH: خروجي توسط تاريخ ON/ OFF مشخص و كنترل مي‌گردد هر نوع تركيب براي هر روز هفته ممكن مي‌باشد.

TWELVE MONTH TIMER SWITCH: خروجي توسط يك زمان تعيين شده ON/ OFF مي‌شود.

UP/ DOWN COUNTER: پس از دريافت پالس ورودي شمارنده بسته به نوع پارامتره شدن شروع به شمارش مي‌كند و هنگاميكه به حد تعيين شده رسيد خروجي را فعال مي‌نمايد. جهت شمارش توسط ورودي Dir مشخص مي‌شود.

OPERATING HOURS COUNTER: پس از فعال شدن شروع بكار مي‌كند و پس از زمان تعيين شده خروجي فعال مي‌شود در صورت فعال بودن Ra كار نمي‌كند.

SYMMETRICAL CLOCK PULSE GENERATOR: با فعال شدن تابع پالس با طول زماني مشخص توليد مي‌شود و تا زمانيكه تابع غيرفعال نشود، اين پالسها بطور متوالي ادامه دارد.

ASYNCHRONOUS PULSE GENERUTOR: با استفاده از اين تابع مي‌توان زمان LOW يا HIGH بودن پالس خروجي را تعيين كرد و با استفاده از پايه INV خروجي معكوس مي‌شود. دو زمان فوق پايه زماني يكساني دارند.

RANDOM GENERATOR: پس از فعال شدن ورودي يك زمان تصادفي بين صفر تا TH- تعيين شده توسط كاربر خروجي فعال خواهد بود و سپس غيرفعال مي‌شود.

FEROUENCY TRIGGER: فاصله بين پالسها وارد شده ضبط مي‌شود، اگر فركانس اين پالسها بزرگتر از آستانه OFF- ON باشند خروجي يك مي‌شود.

ANNALOG TRIGGER: در صورتي كه مقدار آنالوگ از پارامتر آستانه روشنائي بيشتر باشد خروجي فعال مي‌شود و زماني خروجي صفر مي‌شود كه مقدار آنالوگ از آستانه خاموشي پائينتر رود.

ANNALOG COMPRATOR: هرگاه تفاوت بين وروديها آنالوگ AY و AX از مقدار آستانه بيشتر شود خروجي فعال مي‌گردد.

STAIRWAY LIGHT SWITCH: پس از آمدن پالس ورودي، خروجي تا زمان مشخص شده روشن مي‌ماند و بعد از آن غيرفعال مي‌شود.

DUAL FUNCTION SWITCH: با Tg شدن ورودي، خروجي فعال مي‌شود و تا سپري شدن زمان Ta فعال باقي مي‌ماند و در صورت قطع ورودي زماني Reset مي‌شود و خروجي غيرفعال مي‌شود. اگر زمان Ta به Th برسد خروجي صفر مي‌شود و اگر ورودي فعال شود و به اندازه زمان تعيين شده TI روشن بماند خروجي بصورت پايدار فعال مي‌ماند و با سوئيچ مجدد Trg زمان Th دوباره شروع مي‌شود.

MASSAGE TEXT: نمايش پيام دلخواه را در طول اجراي برنامه و با اعمال پالس بعهده دارد و با فعال شدن صفحه نمايش پيام دلخواه نمايش داده مي‌شود. مثلاَ با پر شدن تانك نمايش FULL TANK يا با قطع الكترو موتور MOTOR OFF و يا …

SOFTKEY: اين تابع منطقي اثر يك سوئيچ مكانيكي مي‌شود با فعال شدن پايه En آن.

 


پایان نامه های روانشناسی بازدید : 45 یکشنبه 16 مهر 1396 زمان : 13:46 نظرات (0)
وبلاگ - اخبار
پایان نامه های روانشناسی بازدید : 96 چهارشنبه 23 فروردین 1396 زمان : 3:22 نظرات (0)
وبلاگ - اخبار
پایان نامه های روانشناسی بازدید : 65 چهارشنبه 23 فروردین 1396 زمان : 3:19 نظرات (0)

تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 20
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 47
  • بازدید سال : 362
  • بازدید کلی : 2,477